خلاصه کتاب:
در جریان انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدرسه دخترش، طاهره کریم قاسمی به طور اتفاقی با «مرضیه»، یکی از دوستان قدیمی دانشجوییاش، روبهرو میشود. دیداری از بیش از سی سال، بعد از تلخی و تلخی از خاطرات پرفراز و نشست گذشته برمیدارد. مرضیه، رف روزهای دیدار تاریخ شصت، قول دوباره میدهد، و همین وعده، ذهن طاهره را به عقب میبرد. روزهایی که تنها ۱۷ سال داشت و در آستانه مرگ پدر، به خواست خانوادهاش برای آرامش خاطر او، به عقد پسرعمویش احمد درآمد. در روستای گوران، زندگیاش مسیر تازهای گرفت؛ مسیری که با غیبتی احمد، هوادار یک سازمان سیاسی، به خاطرهای مبهم تبدیل شد. احمد رفت، اما دل طاهره با او ماند…
خلاصه کتاب:
در سایهی کلبهای خاموش، باغی متروک نفس میکشد. بیصدا، بیمهمان. سارینا با هر طلوع، بیشتر مجذوب افسانههای ناگفتههای آن مکان میشود. روزی، بیآنکه بداند چرا، از حصارهای خارآلود میکند... و سرنوشت، آنسوی حصار، چشم به راه اوست.
خلاصه کتاب:
خزان، عکاسی جوان در آستانهی سیویکسالگیست؛ زنی که پشت لبخند آرامش، گذشتهای پرتلاطم پنهان کرده. در نوجوانی، میان انتخابهای دشوار، ماندن را برگزید؛ در کنار پدری که با زخمهای نادیدنی جنگ دست و پنجه نرم میکرد. مرگ دردناک پدر، جدایی از پسرعمویی که روزگاری عشقش بود، و تلاش نافرجام برای پایان دادن به زندگی، زخمهایی بودند که بر جانش نشستند. حالا، پس از سالها، او در تهران، مستقل و مقتدر، به همراه خواهرخواندهاش حنا و دوست همیشگیاش دنیا، شرکتی تبلیغاتی راهاندازی کرده است. اما با ورود ناگهانی پندار طلوعی – وکیل جوانی که روزگاری نقش پررنگی در زندگیاش داشته – به واحد روبهروی شرکت، قلبش دوباره به بازی گرفته میشود؛ با عشقی که هرگز تمام نشده، حتی اگر خودش آن را انکار کند.
خلاصه کتاب:
سوگند سالهاست دل به حسام داده؛ پسرعمویی که برایش از همه دنیا عزیزتره. عشقشون به وصال میرسه و با هم ازدواج میکنن... اما زندگی همیشه همونطوری پیش نمیره که آدم فکر میکنه. پشت این عشق شیرین، ماجراهایی در راهه که دل سوگند رو به چالش میکشه... عاشقانهای پر از حس، تردید و انتخاب.
خلاصه کتاب:
این داستان دربارهی آراست؛ دختری ۱۷ ساله، باهوش، مصمم و تمام زندگیاش را وقف درس خواندن و ساختن آیندهای روشن کرده. او هیچ جایی برای حواسپرتی، دوستی یا عشق در برنامههایش نگذاشته... تا اینکه شاهین از راه میرسد. پسری مرموز و سماجتدار که بیدعوت، خودش را وارد زندگی آرا میکند. از اینجا به بعد، همهچیز از کنترل خارج میشود... آیا آرا میتواند رویای قبولیاش را نجات دهد؟ یا دلش راه دیگری را انتخاب میکند؟ روایتی پرکشش از تقابل عقل و احساس، در مسیری پر از انتخابهای سخت.
خلاصه کتاب:
نگار همراه مادر و خواهرش زندگی میکند. اما روزی میرسد که تصمیم میگیرد دیگر فقط تماشاگر زندگی نباشد. با ورودش به یک شرکت، مسیری تازه آغاز میشود؛ مسیری برای یافتن خودش، شناختن تواناییهایش و شکستن زنجیر سنتهایی که او را محدود کردهاند. این داستان، روایت رشد، جسارت و بیداری زن جوانیست که میخواهد نقش واقعیاش را در زندگی بازی کند.
خلاصه کتاب:
«اسپرسو» نام رمزی است برای پروندهای سری، مرموز و پرهیجان. پیش از سرگرد فرزام عظیمینیا، سه سرگرد دیگر مأمور رسیدگی به این پرونده شده بودند، اما هر سه بهطرزی مرموز ناپدید شدند؛ تنها چیزی که از آنها باقی ماند، دو شاخه ارکیده بود. اکنون فرزام تصمیم میگیرد این معما را حل کند. او تیمی از افراد مورد اعتمادش تشکیل میدهد: سرگرد شهراد شاهد، سرگرد اردلان فانی، سرگرد روحان کاویان، و دکتر آرتان تهرانی، روانشناس و مشاور. اما در دل این مأموریت، چیزی شوم در کمین است. آیا این تیم موفق میشود پرده از راز بردارد یا همانند پیشینیان خود، تنها ردپایی از ارکیده بر جای خواهد گذاشت؟ سرنوشت آنها، و خانوادههایشان، در هالهای از وحشت پنهان است...
خلاصه کتاب:
سیاوش صرافیان، وارث نامدار یکی از اصیلترین خاندانهای تهران، تصمیم روزی گرفت از همهچیز دل بکند. او افتاد به دل کوچهپسکوچههای جنوب شهر، جایی که عربده و لاتبازی جای میراث خانواده را گرفت. کسی که میتواند صاحب قدرت و ثروت باشد، حالا خودش را در گرداب بیسرانجامی غرق کرده بود. اما درست در لحظهای که همهچیز رو به سقوط بود، دختری از راه رسید. سوگند آریانفر، وکیل جوان و مصمم، کسی که آمده بود تا دست او را بگیرد و نجات دهد از دامی که خودش برای خودش پهن کرده بود.
خلاصه کتاب:
اتاق در دل سیاهی غرق شده بود؛ نه نوری از چراغ خواب به چشم می خورد و نه پرده های ضخیم مجال عبور روشنایی چراغ های کوچه را به درون میدادند. مثل همیشه، لحاف سنگین را کنار زده بود و با کمک قرصی که بلعیده بود، در خواب نیمهعمیق فرو رفته بود. خوابی که بیشتر به بیهوشی شباهت داشت تا اقامت داشته باشد. شاید تنها ساعتی از رفتنش در آن تاریکی بیپایان گذشته بود. توضیح مهم : این رمان کپی شده از رمان #منجی_شیطان اثر خانم #النا_جم میباشد.
خلاصه کتاب:
در حل پرونده قتل بعد از اینکه پلیس در حل پرونده قتل پدر صحرا ناکام میماناکام میماند، سایههایی ناشناس با مزاحمت های تلفنی و پیامکهای مرموز، آرامش زندگی او را به هم میریزند. در شرایطی که همهچیز رو به بنبست است و صحرا برای حفظ جان خانوادهاش ناچار به تسلیم در برابر یک نیروی ناشناخته میشود، امیرسام پناهی .مدست مردی مرموز با گذشتهای پیچیده، به زندگیاش بازمیگردد. مردی با شغلی مبهم و رفتاری رمزآلود که میکوشد اعتماد صحرا را به دست آورد…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.