خلاصه کتاب:
ماهِل دختری اهل سیستان و بلوچستان (که توسط یه گاندو یکی از دستاش رو از مچ از دست داده) توی خانواده ای به دنیا اومده و بزرگ شده که چند همسری برای مردان مشکلی نیست... ماهل با نریمان (مردی که همسرش رو طلاق داده و یه دختر داره) یک مجموعه حیوانات رو توی شهر خودش بنا کرده و اداره میکنه... به تازگی دکتری به اسم بالاچ ریگی به منطقه اومده که به بهونه ترمیم دست مصنوعی ماهل، قصد نزدیکی به او روداره... از طرفی دیگه جدگال پسر فعال و باهوشیه که برای بهتر شدن مجموعه، به تازگی استخدام شده و…
خلاصه کتاب:
دختری که در اثر حادثه ای دچار فراموشی شده و در بین عشایری هوش میآید. عدم آشنایی او با پیچ و خم های زندگی عشایری دردسرهایی به همراه داره که باعث شرمندگی خودش و سرگرمی اهالی میشه. خان رضا که خان ایل عشایری است، شش فرزند داره. چهار پسر و دو دختر. دو تا از پسران خان رضا در شهر زندگی میکنند و ماجراهای اصلی از جایی شروع میشه که پسران خان رضا برای شرکت در یک مجلس عروسی، از شهر به ایل میآیند ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.