خلاصه کتاب:
شیفته بعد از شکست در نامزدی خود با امیر، برای گردش، همراه پدر، مرتضی شرافت به لندن میرود. شیفته در رشتة باستانشناسی درس میخواند و پدر بازنشسته پلیس بین الملل است. در لندن، به طور اتفاقی با خیام آشنا میشود، خیام در رشته الکترونیک تحصیل کرده و مادرش مهتاب نیز، مانند شیفته فارغالتحصیل در رشته باستانشناسی است. آشنایی آن ها منجر به ایجاد علاقه در آقای شرافت نسبت به مهتاب میشود. آن دو همسران خود را از دست دادهاند و به هم علاقه دارند. خیام که با وجود توموری در مغزش، احتمال زنده بودن او را کم کرده، به شیفته علاقهمند است ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.