خلاصه کتاب:
فرزان حقانی یه عوضیه به تمام معناست!... حتی اسم دستگاه های ورزشیش هم اسم دختر گذاشته!... یه زورگوی بداخلاقه... گاهی وقتا شوخ و بی هوش و حواس میشه و این جور وقتا حدس میزنم چیزی زده... شبی که تو پارکینگ دانشگاه مچشو با یه دختر گرفتم، فکر نمیکردم مجبور بشم روزی ازش کمک بخوام... فکر نمیکردم عواقب این کار به این سختی باشه... و فکر نمیکردم پایانش همچین عشقی باشه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.