خلاصه کتاب:
تارا...دختری برخاسته از طوفانهای دل،سرد، اما سوزان در دلِ عشق... زخمی درد بر جانش، در جستوجوی مرهمی گمشده. شبی تار، با چاشنی حسادت و اندکی جنون... خواهری با دلِ پر، و کینهای به رنگ خون... تاوانی سنگین برای اشتباهی ساده. و دو مرد... یکی، فرزند پاییز؛ ساکت، خسته، بیجان... دیگری، زاده تابستان؛ پرشراره، بیقرار، شعلهور... و قصههایی که در هم تنیده، میان درد، عشق، انتقام... چه سرنوشتی در انتظار این چهار راهست؟
خلاصه کتاب:
و بار دیگر ماجراى عشقى ممنوعه اما شاید از جنسى دیگر! عشقى ممنوعه با نفس هاى عجین شده به خیانت ناهید حکایت ما طعم گس عشقى را تجربه مى کند که پیش از پیدایش محکوم به سقط و نابودى است ناهید دختر جوانى است که عاشق مردى مى شود که اختلاف سنى زیادى با او دارد.اما عشق او با همه مخالفت ها و پستى و بلندى ها به سرانجام مى رسد و اکنون پس از دو سال زندگى مشترک …
خلاصه کتاب:
گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره... اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا، قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود. الان ما باهم به این نقطه از زندگی رسیدیم به اینجایی که حقمون بود. پدر ثمین ناخواسته مرتکب قتل شده. ثمین برای گرفتن رضایت آزادی پدرش از زندان تلاش میکنه. یاشار کشوری مرد متاهل و خودخواه، که در اعزای دادن رضایت، شرطی میذاره که باعث میشه پای ثمین به خونشون باز بشه و یاشار دلش رو به دخترِ قاتلِ خواهرش ببازه... ثمین باید دو راهی عقل و قلبش یکیو انتخاب کنه. باید دید تصمیم ثمین برای رهایی از این دوراهی چیه!؟
خلاصه کتاب:
شاهو خانزاده ای، وفادار و عاشق هست که حقیقت های تلخی که پشت سر زنش میگن رو باور نمیکنه تا وقتی که تصمیم میگیره همسرش رو به بهانه ای تنها بزاره و وفاداریش رو بسنجه و اونجاست که متوجه رابطه همسرش با مرد دیگه ای میشه و بعداز کلی سرو کله زدن با خودش تصمیم میگیره خشمشو از زنش جور دیگه ای تخلیه کنه... اون به خونه بدکاره ای میره و ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.