خلاصه کتاب:
زمانی یک پیشگو به میلا گفته بود، مردی را پیدا خواهد کرد که نفسش را بند میآورد. و از گفتن اینکه این دقیقا وقتی خواهد بود که او برای زندگیش در حال فرار است، خودداری نموده بود. میلا همیشه کاری که از او انتظار میرفت را انجام داده بود، نه در مورد غیبت های پدرش یا اصرار پدرش مبنی براینکه میلا پایش را در زادگاهش روسیه نگذارد. میلا خسته از قوانین و سوالات بی پایان همان کاری را میکند که همیشه آرزویش را داشت. با هواپیما به مسکو میرود. هرگز فکرش را نمی کرد که در راه شیفته و جذب مردی شود. مردی با ثروتی غیر قابل توضیح ...
خلاصه کتاب:
"در یک شب زمستانی زندگی این دو در هم تنیده می شود". زن لباس هایش خیلی تنگ، پاشنه هایش خیلی بلند است. با صدای خیلی بلند می خندد، بدون رعایت آداب غذا می خورد و بیشتر گفته های کتاب ها را در هم می آمیزد. کمتر کسی میداند این فقط یک پنهان کاری ماهرانه برای مخفی کردن حمله های عصبیش است... به هر حال، تا زمانی که او همراهش است، هیچکس نمیتواند پوسته ظاهری جیانا را بشکند. اغلب مردم مرد را نمونه ای از اخلاق میبینند؛ یک مامور ویژه که حامی قانون است. اما در دنیای زیرزمینی نیویورک، او را به عنوان کلاهبرداری قاتل میشناسند. کسی با طبیعتی آنچنان سرد که انگار قلبی از یخ دارد ...
خلاصه کتاب:
النا بخاطر اشتباهی مجبور شد از ازدواج از پیش تعیین شده اش چشم پوشی کند و خواهر کوچکترش با نیکو بدنام ترین رییس مافیا ازدواج کند اما از اولین دیدار کشش زیادی بین النا و نیکو به وجود می آید ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.