خلاصه کتاب:
رُز دختری از یه خانوادهٔ سنتی و مبادی آدابه، که بنا به دلایلی پدرش کمر همت میبنده به شوهر دادنش. رز که خونوادهش رو خیلی دوست داره، تصمیمی میگیره که نه سیخ بسوزه، نه کباب... یعنی نه عزیزانش رو ناراحت کنه و نه خودش تو چاه ازدواج بیفته! با خودش میگه حالا که شوهر اجباریه خودم پیداش میکنم و میافته دنبال کاندیدای همسری؛ یعنی هرچی جوون قدبلند و جذاب و پولدار میبینه انتخاب میکنه و نقشه میکشه تا تورشون کنه بیان خواستگاریش... اما از بازی روزگار غافله، وقتی اتفاقاتی دور از انتظاراتش میافته...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.