دانلود رمان نوتریکا (دو جلدی) از سروناز روحی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، پلیسی
تعداد صفحات : ۵۰۵
خلاصه رمان:
داستان راجع به پسرکوچیک و دختر کوچیک یک خانواده است که با یک سری اتفاقات زندگی همهی اعضا کمی دستخوش تغییرات میشه …
قسمتی از داستان نوتریکا :
نگاهی به ساعتش انداخت… چطور یک ساعت دیر به موعد قرار رسیده بود… این سومین بار بود که پیش خدمت کافی شاپ از او میپرسید امری دارین خانم… و شیده هربار جواب میداد منتظر کسی هستم… شماره اش را گرفت. ریجکت کردنش توسط نوتریکا فراتر از تحملش بود. نفس عمیقی
کشید و از کافی شاپ خارج شد روی پله ها قدم میزد… یقه مانتویش را بالا داد… باورش نمیشد دیر رسیده باشد… بغض داشت خفه اش میکرد… زمزمه وار با خودش حرف میزد حتما نوتریکا خیلی نارحت شده… یعنی اومده و رفته… چرا جواب نمیده؟ امید عبسی بود که فکر کند نوتریکا هم مثل او
دیر می اید… نگاهی به گوشی اش انداخت نه پیغامی نه زنگی… نفس عمیقی کشید بغضش را فرو خورد و باز شماره نوتریکا را گرفت… چرا پاسخ نمیداد؟ نگرانی سر تا پایش را مغلوب کرده بود و میلرزاند… نوتریکا: وای باز این سه پیچه کیمیا: کیه؟ یارو خودشو کشت خوب… این بار دهمشه که
داره زنگ میزنه… نوتریکا ولش کن… میگفتی… کیمیا کمی از قهوه اش مزه مزه کرد و گفت: هیچی اخرش شهرام مجبور شد فرانک و پانی رو برسونه… ایست بازرسی هم گرفتنشون. نوتریکا: اه… عجب ضایع بازاری شد… کیمیا با خنده گفت: وای پسر قیافه هاشونو میدیدی چی میگفتی… حالا فکر کن …