رمان دونی
دانلود رمان جدید رایگان
رمان دونی
دانلود رمان شهر گناه از ستاره شجاعی مهر رمان رایگان

رمان شهر گناه از ستاره شجاعی مهر با لینک مستقیم

دانلود رمان شهر گناه از ستاره شجاعی مهر کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۸۷۲

خلاصه رمان:

بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می‌دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد… نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می‌زدم. زیر گلوم می‌سوخت. جای فشار ناخناش روی قفسه‌ی سینم درد می‌کرد. دستای اونم خاکی بود… خونی بود…

قسمتی از داستان شهر گناه :

گوشی را توی دستش جا به جا کرد و مانند برق گرفته ها از جایش پرید: گفتی کجا؟ صدای خنده‌ی پوپک توی گوشش پیچید گفتم: نزدیک کوچه تون زود باش حاضر شو بریم شرکت بابام میخواد باهات قرارداد ببنده با اینکه پوپک در آن شرایط بهترین خبر را برایش داشت اما دستپاچه و نگران لب گزید.

نمی‌دانست پوپک چرا خودش تصمیم گرفته‌ ان موقع از صبح به دنبالش بیاید هرگز تمایلی نداشت پوپک از دیدن محل زندگی‌اش قضاوتی در موردش کند. صدایش انگار از قعر چاه بالا می‌آمد وقتی که پرسید: آدرسو از کجا آوردی؟ -از دانیال گرفتم. فکر اینجایش را نکرده بود و بیشتر از قبل کلافه شد.

-خب می‌گفتی خودم میومدم‌ پوپک حرصش گرفت: تو چرا اینقدر تعارفی شدی؟ چیه نکنه می‌ترسی بیام خونتون ناهار و شام بمونم؟ از طرز فکر پوپک خوشش نیامد اخمی کرد که پوپک آن را نمی‌دید اما روی لحن کلامش تاثیر می‌گذاشت. منظورم این نبود اندازه یک ناهارو شام می‌تونم ازت پذیرایی کنم.

پوپک برخلاف قبل خندید: به جای این حرفا حاضر شو… مدارکتم بردار. -باشه. تلفن را که قطع کرد جلوی آیینه ایستاد و دستی به صورتش کشید. جای گودی زیر چشمانش داشت پر رنگتر می‌شد و بدجوری توی ذوق میزد باید فکری به حال ظاهرش می‌کرد با کمی کرم پودر کبودی زیر چشمانش را برطرف نمود …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می‌دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد... نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می‌زدم. زیر گلوم می‌سوخت. جای فشار ناخناش روی قفسه‌ی سینم درد می‌کرد. دستای اونم خاکی بود... خونی بود...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    شهر گناه
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    ستاره شجاعی مهر
  • ویراستار
    رماندونی
  • صفحات
    ۸۷۲
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 858 بازدید
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
تبلیغات متنی
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.