خلاصه کتاب:
این داستان، داستان زندگی دختریست حریص! توی یه فروشگاه کار میکنه و میخواد صاحب فروشگاه رو تیغ بزنه، اما تو دام عشقش میافته! ولی همهچیز به همین راحتی نیست. مانعهای بزرگی دارن ...
خلاصه کتاب:
داستان حول و محور زندگی بهار پاکروست بازیگر سینما… یک دختر تنها و فوق العاده مغرور که در اوج شهرت دچار مشکلاتی میشود و اجبارا به یکی از محل های پایین شهر نقل مکان کرده و با آدم هایی جدید آشنا میشود که روزی تکه ای بزرگ از زندگی اش میشوند و…
خلاصه کتاب:
مهتا ایرانی، یه دختر ۲۸ ساله فداکار و مهربون که به دلیل باهوش بودن چند سال جهشی خونده و الان توی یکی از بهترین بیمارستان های تهران مشغول به کاره. زندگیش روی رواله عادیه و فقط یه چیز براش مجهوله! اونم یه کلمه ست به نام عشق! چون همیشه سرش توی درس و مشق بوده نتونسته همچین چیزی رو تجربه کنه! همه چی از وارد شدن مهتا به عمارت خونوادگی شمس و وارد شدن عزیز دردونهی خونواده ایرانی شروع میشه و زندگی مهتا رو ۱۸۰ درجه تغییر میده و شاید مهتای قصه ما بین اتفاقات زندگیش از اینکه میخواسته عشقو تجربه کنه به خودش لعنت فرستاده!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.