دانلود رمان من یک ستاره ام از نگین حبیبی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۲۰۰
خلاصه رمان:
داستان حول و محور زندگی بهار پاکروست بازیگر سینما… یک دختر تنها و فوق العاده مغرور که در اوج شهرت دچار مشکلاتی میشود و اجبارا به یکی از محل های پایین شهر نقل مکان کرده و با آدم هایی جدید آشنا میشود که روزی تکه ای بزرگ از زندگی اش میشوند و…
قسمتی از داستان من یک ستاره ام :
آخرین جلسه دادگاه بود… در هر جلسه ماجرای آن شب را گفته بود و سپهر انکار میکرد… هربار که ماجرا را میگفت عده ای مسخره اش میکردند و عدهای طرفداری اش… حکم را اعلام کردند… ترنم فقط گریه میکرد… طاقت شنیدن را نداشت و از دادگاه بیرون زد رامیار شانه بهار را مالش میداد …
دخترک بیچاره کم مانده بود غش کند. ۱۰۰ ضربه شلاق؟ برای این تن نحیف زیاد نبود؟ حکم سپهر هم ۱۰۰ ضربه بود… نمیفهمید چرا سپهر باید حرفی نمیزد؟ داشت بازی میکرد؟ یعنی این بازی به شلاق خوردنش میارزید؟ داشت میمرد… نمیدانست میتواند تحمل کند یا نه فردا اجرای حکم بود…
رنگ و رویش پریده بود هر که رد میشد دشنامی نثارش میکرد و میرفت و دیگر نای جواب دادن را نداشت… حالا باید به درد خودش میسوخت… بگذار مردم هرچه دلشان میخواست فکر کنند… طرفدارانی که به همین راحتی شایعه ها را باور داشته باشند بروند به درک دوباره به بازداشتگاه برگشت.
مدام کمرش را به دیوار میزد. فردا این مکان مورد هجوم ضربه های شلاق بود.. در این دو روز دیگر بازداشتیان برایش دلسوزی میکردند… ولی جرات نزدیک شدن به این ببر زخم خورده را نداشتند بهار سرش را به روی زمین گذاشت و به خودش ضربه میزد خود زنی چه راه بدی… جیغ میکشید …