خلاصه کتاب:
افرا تاشچیان نوه تاشچیان بزرگ در یک مهمانی با اروند روبرو شده و در نگاه اول عاشق تصویر بی نقص او می شود. اما زمانی که در خانه با آن مرد گیر میفتد، این روبرویی منجر به یک رسوایی بزرگ میشود! اروند کامکار، مردی جذاب و تاجری ثروتمند که برخلاف ظاهر مبادی آداب و آرامش با هدف و برای انتقامی سخت به تاشچیان ها نزدیک شده است و چیزی نمیگذرد که خودش را همسر نوه کوچک بزرگ ترین دشمنش میبیند! تاشچیان ها قرار ازدواج آن ها رو ترتیب می دهند تا آبروی رفته خانواده را برگردانند بی خبر از اینکه ...
خلاصه کتاب:
روی کاشیهای سرد حمام نشستهام و سعی میکنم منظره مقابل چشمانم را درک کنم. با بغض و ترسی عمیق، دستم را در وان فرو میبرم و به خونهایی که آب را به رنگ سرخ درآوردهاند، خیره میمانم. نگاهم به بالا میرود... بدن لطیف دختری جوان را میبینم. دختری زیبا با چشمانی بسته و موهای طلایی که به خاطر غوطهوری در آب، رنگش کمی تیرهتر شده و پوست روشنش زیر نور هالوژنهای لوکس حمام، بیش از همیشه بیجان به نظر میرسد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.