خلاصه کتاب:
عمران، بوکسور کلهخراب و عصبی، که وجودش از کینه و خشم است، برای انتقام از دست به شنیع میزند. او با بیرحمی، خواهر بهزاد، بهار را طعمههای نقشههای سیاهش میکند. پسری متعصب و سرکش که در برابر هیچ قانون و عرفی سر فرود نمیآورد. وقتی بهار که نشان پسرعمویش بود، دستدرازی عمران میشود، چارهای جز ازدواج با او نمییابد. ازدواجی اجباری که نه تنها کینهای عمران را فرو نمیکند، بلکه شعلههای انتقام او را شعلهورتر میکند.
خلاصه کتاب:
نازگل دختر روستایی که درست وقتی پنج ماه باردار بود، شوهرش و از دست میده و به خواست خان، باید با برادر شوهرش ازدواج کنه. برادر شوهر متعصب و غیرتی که وقتی مخالفت های نازگل و میبینه ...
خلاصه کتاب:
پس از سالها دوری، دکتر آرمان زند به وطن بازمیگردد، بیخبر از آن چه غیرمنتظره مسیر زندگیاش را تغییر خواهد داد. شرایط پیچیده و ناپذیر او را وادار میکند تا با یکی از دانشجویانش ازدواج کند—ازدواجی که برای هیچکدام از آنها آسان نخواهد بود.
نام کتاب: تدریس عاشقانه
ژانر: عاشقانه، ازدواج اجباری، بزرگسال، استاد دانشجویی، همخونه ای
خلاصه کتاب:
صحبت از اجبار است؛ اجباری که ریشه در ترسهای کودکانه، یا شاید ناچاری و ناتوانی دارد. هرچه اسمش را بگذاری، نتیجهاش یکی است: یک ازدواج ناخواسته، یک خانه، و در نهایت... عشق. همانطور که سید سجاد ابطحی گفته: "عشق همهچیز را توجیه میکند." این رمان داستان دختری به نام تیناست که با ورود پسری به نام سعید، زندگیاش زیر و رو میشود. سعید او را وادار به ازدواج میکند و تینا با اکراه و نارضایتی وارد زندگی او میشود و...
خلاصه کتاب:
شیوا دختری زیبا و بازیگوش است که به چشم خلافکاری جذاب به نام شهرام میآید. اما شیوا مصمم است به هیچ قیمتی با او وارد رابطه نشود. همه چیز زمانی پیچیده میشود که مادر مجرد شیوا ازدواج میکند و آنها به خانه جدید شوهر مادرش نقل مکان میکنند. شیوا در کمال ناباوری متوجه میشود که شهرام، همان خلافکار سمج، پسر شوهر مادرش است. شهرام شبها به اتاق شیوا میآید و او را در موقعیتی قرار میدهد که شیوا را مجبور میکند با شرایط سختی روبهرو شود.
خلاصه کتاب:
دختری به نام نیلای که نخبههای جهانی است، هدف قرار گرفتن از جاسوسهای آمریکایی است که به دنبال نابودی او هستند. در میان این جاسوسها، فردی به نام سایه وجود دارد که به جای سیاسی، به دنبال انتقام عشق قدیمی و ناکامش از نیلای است. در همین مسیر، سایه با حامی، پسر مغرور و سردی که از نیلای متنفر است، میشود. اما نیلای باهوشتر از این است که به آسانی نقشههای آنها را میگیرند. در این میان، نیلای بهطور ناخواسته به حامی علاقهمند میشود، اما یک اتفاق بزرگ او را مجبور به ازدواج با حامی میکند. در حالی که حامی هنوز دلش پیش سایه گیر کرده است.
خلاصه کتاب:
دو فرد با تفاوت های بسیار، مردی قاتل بیرحمی که برای له کردن دیگران عنان از کف نمیدهد ولی برعکس سیرتش صورت زیبا و اغواگری دارد و اما دختری باهوش و نخبه تک دختر سردار بزرگی که نام و نشانش لرزه بر تیره کمر دشمنان انداخته اما جذبه اش روی دخترکش، این دو درمسیری روبه روی هم قرار میگیرند و به جای شلیک تیر هایشان در پیکره یکدیگر، بوسه جاودان عشق را برتن هم می گذارند.
خلاصه کتاب:
جنازهی لخت خواهرِ یارا، نامزدِ سهند خان بزرگ آبادی رو صبح زود تو خونه باغ یه مرد غریبه پیدا کردن! سهند خان انتقامِ این رسوایی و بی آبرویی رو از خواهر کوچیک یلدا گرفت! ...
خلاصه کتاب:
راستین که شب خسته از کار در شرکت به خانه میرفت ناگهان دختری جلوی ماشینش را میگیرد و ازش تقاضای کمک میکند تا از ازدواج اجباری که قرار انجام شود نجاتش دهد ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.