خلاصه کتاب:
دلارام توسط گپی تو تلگرام با پرهام آشنا میشه و بعد چند ماه دوستی مجازی قرار میذارن همدیگه و ببینن. پدر دلارام طی سانحه ای که تو مهمونی خانوادگیشون رخ میده فوت میکنه و مادرش فلج میشه... پدر دلارام به خواهرش پول سنگینی بدهکار بوده که بعد فوتش عمه دلارام اقدام به فروش خونش میکنه... در این حین پسر عموی پدر دلارام از اون و مادرش سرپرستی میکنه. شاهین پسری تند خو و خودرای هست که وقتی متوجه ارتباط دلارام و پرهام میشه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.