خلاصه کتاب:
گرشا پسری که بعد از سال ها دوری از خانواده، از خارج از کشور به ایران برمیگرده تا توی مراسم ختم پدرش شرکت کنه، درست توی اولین روز ورودش به عمارت پدری با دختری ریز نقش و دست و پاچلفتی روبرو میشه که خدمتکار اونجاست و این دختر کوچولوی هاتمون قراره چه خرابکاریایی به بار بیاره باید دید چی پیش میاد؟!
خلاصه کتاب:
گیلدا دختر به شدت زیبا و جذاب که خانوادشو از دست داده و پیش داداشش زندگی میکنه یه روز که داداشش به ماموریت رفته زنداداشش اونو به یه نفر میفروشه تا اونو با خودش به هند ببره و اونجا پرستار ماهاراجه مردی فلج بشه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.