خلاصه کتاب:
در دل شب های تار، پرنیانی از راز و رویا تنیده شده است. دنیایی میان خیال و واقعیت، جایی که هرچیز آشنا رنگی از ناآشنا دارد. مینوی ساده از دنیای ما، دختر با نشانی مرموز بر کتفش روبهرو میشود. خالکوبیای که دروازهایست به جهانی پنهان است... جهانی که عشق، قدرت و خون، قانون اولش است. سرنوشتش دیگر هیچگاه همان نخواهد بود...
خلاصه کتاب:
دانته خون آشامی گرسنه است. چیزی که مشتاق آن هست، خون قرمز انسان است. پس از اسیر شدن بعنوان برده خونی برای یک خون آشام زن، او بالاخره فرار میکند. در نهایت، شامهاش او را به نزدیکترین بانک خون میفرستد تا گرسنگی اش را برطرف کند پرستار اورژانس ارین همیلتون یک شیفت شب شلوغ دارد... تا اینکه یک غریبه زیبا را در بانک خون بیمارستان پیدا میکند. منطقش به او میگوید، که او را به داخل بیاورد. اما او با احساسات قویتر و ناآشنا تلاش میکند، تا از مردی که به نظر عجیب شیفته عطر او شده است، محافظت کند. کششی در بین آن ها میجوشید ...
خلاصه کتاب:
زنی با رایحه ای فوق العاده باعث جذب خون آشامی خشمگین به خودش میشه. دانته گابریل به دنبال علت این کشش و حس محافظتیش به ارین همیلتون، اون رو دنبال میکنه و این دنبال کردن رازهایی رو به همراه داره رازهایی که جون ارین رو در خطر میندازه. ارین اما شیفتهی خون آشام جذاب و تیره مویی هست که باعث سردرگمی او میشه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.