خلاصه کتاب:
عشقی یه طرفه و ممنوعه که بدجور دختر داستان رو اسیر کرده. سموئیل پسر یهودی و خاص و مرموزی که فاطمه به شدت عاشقش میشه! جلوی چشم های فاطمه اتفاقات خاصی بین سموئیل و دخترخاله ش میافته که حسابی فاطمه رو عصبی میکنه تا اینکه ...
خلاصه کتاب:
سامان پایدار برادر سارا که معرف حضورتون هست آقای جذاب ورزشکار و به شدت غیرتی! البته گاهی هم بیاعصاب و در زمان خودش مهربون و شوخ که هر بار حضورش شوکی در رمان سد سکوت (جلد اول) ایجاد کرد و جذابیتش امیر رضا رو مجبور به چنین اعترافی کرد که: سامان زیادی خوش قیافه و خوش استایل و البته خوش پوش نیست؟ شاید حضور کسی مثل او در زندگی سارا دلیل دیده نشدن من است! " سامان خان اینجا بیشتر از سد سکوت کولاک میکنه و کم کم ...
خلاصه کتاب:
سپهر که تمام دوران کودکی و نوجوانی وحتی جوانی اش را با برچسب «بی عرضه» پر رنگ روی پیشانی اش گذرانده، حالا دارد به خودش و بقیه ثابت میکند که بی عرضه نیست؛ آن هم با چرخاندن زندگی خانواده سه نفریشان: سپهر، پارسا -خواهر زاده اش- و پدربزرگش. سارا که با وجود مشکلات خانوادگی اش همیشه سعی کرده تا خودش را بالا بکشد و نا امید نشود، حالا کم کم به این نتیجه میرسد که به دلیل مشکلات روحی سایه انداخته بر ابعاد مختلف زندگی اش، نمیتواند یک رابطه عاشقانه و معمولی را تجربه کند و باید مسیری مشابه خواهرش را -که همیشه سعی میکرده از آن دوری کند- ادامه دهد و انزوا را برگزیند.
خلاصه کتاب:
ترلان یک دختر جوونه که همراه خواهرش سال ها تحت سرپرستی دایی و زندایی زندگی کردند. به خاطر برخی مشکلات تصمیم به جدایی میگیرد و با اقدامی تمام زندگی خود را تحت الشعاع قرار میدهد و ناخواسته درگیر بازی مرد جوانی میشود که با هدفی خاص مدت هاست او را تحت نظر دارد. بستر زمانی و مکانی داستان حال و جامعه امروزی ست. اما گذشته دختر جوان داستان بر حال و آیندهاش تاثیری ژرف خواهد گذاشت… تنهایی، عشق و ایثار کلمات کلیدی این رمان است.
خلاصه کتاب:
خب خب بریم سراغ این یکی داستان ، بی بیِ بی دل ! این بی بی اون بی بی که بعضیهاتون به مادر بزرگتون میگید نیستا. این از اون بی بی خوشگلا روی برگه های پاسوره! بازیِ بی دل تا حالا بازی کردید؟ بازی نکردید؟ اشکال نداره من توضیح میدم. توی بازی بی دل یه بی بی داریم که پیکه و خیلی نحس و شومه، دست هرکس بیفته ۱۳ امتیاز منفی داره ۱۳ هم که عدد نحس و شومیه. این بی بی دست هر کی بیفته بدبخته! بی بیِ داستان ما هم همون بی بی نحسست! این از توضیحات راجع به اسم داستان و دلیل انتخاب این اسم … در ضمن این داستان خیلی رئال و اجتماعی نیست ...
خلاصه کتاب:
غزاله زنی زیبا که با همسر و فرزندش در کرمان زندگی میکند بخاطر عروسی خواهر شوهر برای اولین بار به تنهایی راهی شیراز میشود ولی با توطئه یک قاچاقچی، موادمخدر جاسازی شده در وسایل او توسط پلیس کشف و او به زندان میافتد با این که در تمام مراحل بازجویی که توسط سروان کیان زاد مهر، غزاله به بیگناهی خود اصرار میورزد ولی بازجو بدون دلیل نمیتواند او را آزاد کند و غزاله به زندان میافتد و شوهرش پس از مدتی با تحریک خانواده اش او را طلاق میدهد و مادر غزاله از غصه دخترش میمیرد و غزاله دچار افسرگی و بیماری های روحی و جسمانی شدید میشود و ...
خلاصه کتاب:
یاسمین دختری که یه زندگی پر از سختی و درد داشته... و حالا پدر و برادرش اونو فروختن و قراره ببرنش تا بشه صیغه حاج اکبر معتمد..! ولی پای عقد میفهمه قراره زن پسر حاج اکبر یعنی محراب بشه... محرابی که خودش دلش گیر بوده و حالا هم باید به حرف پدرش یاسی رو بگیره و ...
خلاصه کتاب:
مستانه غرقه تو نوجوانیش... مثل تمام دخترهای کرهی خاکی مرد برای اون یعنی پدر قهرمانش و چه بهتر که مردی رو انتخاب کنه که شباهت زیادی به پدرش داره و میتونه مثل پدرش قهرمان باشه و در عین حال مرد زندگیش ...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری است که خودش را شبیه پسرها تغییر قیافه میدهد و از خانه فرار میکند و برای جنگ به جبهه می رود… اما از بخت بد اسیر نیروهای عراقی میشود و گیر فرماندهای میفتد که ...
خلاصه کتاب:
داستان درباره ی دختری به اسم مینا هستش که جدیدا با پسری به اسم عادل از یک خانواده ی ثروتمندی آشنا شده، عادل قصد داره که با مینا ازدواج کنه ولی مینا عادل رو فقط واسه دوستی میخواد و قصد ازدواج با اونو نداره ، تا اینکه مینا پسر عموی عادل رو میبینه و عاشق اون میشه اما …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.