خلاصه کتاب:
_مادر مواظب باش. از پیاده رو برو. وای ماهور سریع بری. خیلی مراقب باشی. عه خاتون، توروخدا بس کن. اینجوری که تو دلواپسی، استرسم بیشتر میشه. در خونه رو برام باز کرد. نگاهش رو پشت سرش چرخوند، وقتی دید هنوز نگهبان در حواسش نیست. آروم زمزمه کرد: میگی چیکار کنم؟! دست خودم نیست. از یکطرف دلم میجوشه آقا یکدفعه سر برسه، تو رو ببینه داری تنهایی میری. روزگار همه مون رو سیاه کنه ...
خلاصه کتاب:
دختری به اسم گلیا نه زشت و نه زیبا تو این دنیا زندگی میکنه. با مشکلات دست و پنجه نرم کرده ولی هنوز یکی دیگه از مشکلاتش مونده. توهان راد پسری با تیپ و قیافهی نبستا خوب یه دفعه از راه میرسه. یا خدا این دیگه چه غولیه... پایانشم خوشه کسایی که از رمان همخونه ای خوششون میاد بخونن...
خلاصه کتاب:
ایلیا احتشام، پسر رئیس یک شرکت مدلینگه که باعث تصادف یاسمن میشه... تصادف دختری گلفروش که دل به بنیامین، مردی داده که از بچگی مثل برادر کنارش بوده اما عاشقشه! ایلیا، مرد زخم خوردهای که از بچگی مورد خشم پدرش قرار گرفته و کمتر کسی میتونه با اخلاقش کنار بیاد. ایلیا باوجود عذاب وجدان شدیدش، بخاطر مشکلی که با پدرش داره سعی میکنه بنیامین رو که چهرهی خوبی داره وارد یه بازی کنه و ...
خلاصه کتاب:
آریو آژند، پلیس مخفیای هست که به عنوان یه هکر حرفهای به یه باند مخوف قاچاق انسان نفوذ کرده... مردی جدی و مقتدر اما زخمخورده که هدفش انتقامه و جون خودشو گذاشته پای این کار! در این بین، توی یکی از تعقیب و گریزها تیر میخوره و نزدیک یه روستا در کردستان بیهوش میشه! دختری روستایی و اصیل پیداش میکنه و دور از چشم بقیه، این مرد ناشناس رو درمان میکنه اما آریو بعد از بهوش اومدن ...
خلاصه کتاب:
ماجرا از یک شب مهمانی شروع شد شبی که ماهتیسم را وارد زندگی پر فراز و نشیب و جدیدی کرد.... آزار و اذیت عجیب اما با عشقی پنهانی... آیا در آخر زندگی روی خوش را به او نشان میدهد؟... ماجرا های پر کلکل آرشام و ماهتیسم خوندن دارد... زندگی آرشام پر از رمز و رازهایی است که نمیگذارد به ماهتیسم برسد اما ...
خلاصه کتاب:
ماهرو با بهراد یکی از پسرعمو هاش وارد رابطه هست اما طی اتفاقی مجبور میشه با یکی دیگه از پسر عموهاش به نام کوهیار وارد رابطه بشه اما میفهمه که کوه یار گرایش بی دی اس ام داره و یه ددی خشنه ...
خلاصه کتاب:
تس اسنو هر آنچه رو که همیشه میخواسته داره. دوست پسرش برای سالگرد دوسال با هم بودنشون، با سفر عاشقانه به مکزیک تس رو غافلگیر کرد. به سرقت میره. بیهوش، و دزدیده میشه. اجبارا به دنیایی پر از تاریکی و وحشت وارد میشه. اسیر و تنها بدون منجی، معشوق، ایمان، و آینده، تس از دختری وحشتزده به مبارزی سرسخت تبدیل میشه. اما قدرتش مهم نبود باز هم نمیتونست اون رو از وحشت فروش نجاتش بده. آیا براکس میتونه تس رو قبل از شکسته شدن و نابود شدن پیدا کنه، یا صاحب جدید تس زندگیش رو برای همیشه تغییر میده؟ ...
خلاصه کتاب:
کالوم گرگینهای به شدت هات که توی 7 سالگی جفتش رونشونهگذاری کرده وحالا برای روبرو شدن با او و خوابیدن باهاش لحظهشماری میکنه اما سونیا یک دختر فریبندهی معمولی نیست اون استعداد های عجیبی داره اون حضور و بوی آشنا مستکنندهی شکارچیش رو که از دور مراقبشه حس میکنه ولی یک روز سه مرد به خونه ی سونیا پنهانی حمله میکنند و کالوم با کشتن اونا جفتشو درون جنگل و داخل کلبه حبس میکنه تا ازش اعتراف همبستری بگیره ولی همه چی به این آسونی نیست! پیشگویی ها از دید این دو نفر پنهان شدن ...
خلاصه کتاب:
من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر میشینم، با همه فاصلهای امن دارم. دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو تو زندگیش نداشته... اما داستان از جایی شروع شد که... اسیر دستهای پروردگار مواد مخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بیرحمش کریستیان دستور داد که من رو بکشن. من سعی کردم برای حفظ خودم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که اون رو بپذیرم، ولی مغزم نمیتونه به بازی گرفتن استادانهاش جواب نده. وسواس بیمارگونهاش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم ...
خلاصه کتاب:
قصه ای فوق عاشقانه، با یه راز بزرگ که کشفش طپش قلبها رو در پی داره… کژال؛ دختری که تو گذشته دردهای زیادی کشیده، انقدر زیاد که تو قلب مهربونش تلنبار شده و نمیتونه آروم بگیره… اتابک؛ مردی که از عشق به جنون کشیده شده و… و فرهانی که یه راز بزرگ تو سینهش پنهونه و میخواد مرهم بشه به دردهای کژال… ولی کاش کژال بجنگه، بتونه، بخواد که بشه اون چه که همه چی رو رنگ شادی میبخشه و …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.