خلاصه کتاب:
در دل تاریکیهای یک باند مافیایی، اردوان چیزی را پنهان کرده که از هر جرم و جنایتی برایش خطرناکتر است: عشق به دختری به نام سوگند. اما عشق همیشه راز نمیماند... اوستا، برادر سوگند، وقتی از این دلدادگی و خطر پیشرو باخبر میشود، نقشهای میچیند تا اردوان را از سازمان بیرون بکشد. اما سازمان بیرحمتر از آن است که اجازه دهد مهرههایش بهسادگی فرار کنند. همهچیز در شب عروسی به اوج میرسد؛ شبی که حقیقت با چهرهای زشت ظاهر میشود. تصاویری باورنکردنی، تهمت یا واقعیت؟ در این شب شوم، مرزی باقی نمیماند میان عشق و نفرت، وفاداری و خیانت...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.