خلاصه کتاب:
دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردن رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج کنه با اولین خواستگارش …
خلاصه کتاب:
داستان درباره شایان هستش که فکر میکنه مانیسا که دوستش داشته و باهاش بوده بهش خیانت کرده و با دوستش رفته و ازدواج کرده. و الان که شوهر دختری که دوستش داشته مرده برگشته تا از دختره بخاطر اینکه بازیش داده انتقام بگیره و ...
خلاصه کتاب:
روژین، دختری که از دل سختیها و بیپناهیها در ایران برخاسته و با تلاش فراوان در دنیای طراحی لباس برای خود جایگاهی ساخته، ناگهان زیر بار فشارهای زندگی احساس خستگی میکند. او تصمیم میگیرد برای مدتی به ترکیه برود و در کنار مادرش، نفسی تازه کند. در این سفر ناآشنا، سرنوشت پای او را به گروهی از مدلها باز میکند که برای رسیدن به موفقیت راهی ترکیه شدهاند. آشنایی گذرا با مسئول این گروه، آغاز مسیری تازه در زندگی روژین میشود... مسیری که خودش هم فکرش را نمیکرد.
خلاصه کتاب:
ز عهد بستم که دگر عهد شکستن نکنم سخن از خلوت آن یار پرستن نکنم گر چو نسیم گذری بر دل من افتد باز نفس از نام تو، ای جان، به شکستن نکنم دل نخواهم سپرد از پس این غم دیگر به کسی وعدهی عشق و دل بستن نکنم تیر چشمت اگر آید به سوی دل من خود ز خود قول دهم، سینه شکافتن نکنم لیک افسوس که باز این دل مغرور شکست... همه گفتند: «نگو!» من ز دگر باره شکستن نکنم...
خلاصه کتاب:
تارا...دختری برخاسته از طوفانهای دل،سرد، اما سوزان در دلِ عشق... زخمی درد بر جانش، در جستوجوی مرهمی گمشده. شبی تار، با چاشنی حسادت و اندکی جنون... خواهری با دلِ پر، و کینهای به رنگ خون... تاوانی سنگین برای اشتباهی ساده. و دو مرد... یکی، فرزند پاییز؛ ساکت، خسته، بیجان... دیگری، زاده تابستان؛ پرشراره، بیقرار، شعلهور... و قصههایی که در هم تنیده، میان درد، عشق، انتقام... چه سرنوشتی در انتظار این چهار راهست؟
خلاصه کتاب:
از کنار یه هیولا به کنار یه قاتل افتادم... قاتلی که فقط با خشونت اشناست. وقتی الوده به دست های یه قاتل بشی، قاتل بیرحمی که جذابیت ازش منعکس بشه، زیبایی و قدرتش دهانت رو بدوزه و اون یا گردنت رو میشکنه یا تو رو... نیلوفر ابی یه رمان ۴ جلدیه، هر جلد راجب همون شخصیت هاست و ادامه جلد قبلیه و شخصیت ها عوض نمیشن. ابتدای رمان عوض شده. یه تغییراتی وسطاش داشته و پایانش که کلا عوض شده ...
خلاصه کتاب:
مردی خشک و جدی که بعد چند سال برگشته تا انتقامشو از مانیا دختری که عاشقش بوده و بگیره!! با نقشه رئیس بیمارستانی میشه که مانیا هم اونجا کار میکنه.. مانیا بیخبر از همه جا وارد بازی میشه که با بی رحمی بهش آزار و اذیت میشه و به زور باید...
خلاصه کتاب:
نازگل دختر روستایی که درست وقتی پنج ماه باردار بود، شوهرش و از دست میده و به خواست خان، باید با برادر شوهرش ازدواج کنه. برادر شوهر متعصب و غیرتی که وقتی مخالفت های نازگل و میبینه ...
خلاصه کتاب:
به تقلاهاش نگاه کردم و با خنده گفتم: اون مامانت برات بمیره که این قدر مظلومی تو... موش بخورتت!! با هق هق زیاد داد کشید: آخه تو چی از جونم میخوای؟ چرا منو نمیکشی؟ یه قدم رفتم جلو، خیره شدم تو چشمای سیاهش و گفتم: میخوام داد بکشی!! حال میکنم دردت میاد! راستشو بخوای شاد میشم وقتی جیغ میزنی و التماس میکنی! التماس میکنی بکشمت ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.