خلاصه کتاب:
تنلی فالن به همراه خواهر و مادرش که یک بیمار روانی است در یک شهر کوچک معدن زغال سنگ برای بقا و زنده ماندن تلاش میکند. آرزویش برنده شدن بورسیه دانشجویی که توسط شرکت زغالسنگ محلی اهدا میشد، بود. اون برای رهایی از خشونت زندگی و فرار از آن جهنم دره نهایت تلاشش را برای برنده شدن میکرد ...
خلاصه کتاب:
همه دنیا فکر میکنن ما معشوقه همیم اما اون برادر سوپر استار منه. همه چیز از جایی تغییر میکنه که کارگردان مشهور، دیمین سوج، وارد زندگیمون میشه و فکر میکنه من کسیم که به خاطر پول و شهرت با سوپراستار بزرگ تن دادم. دیمین به خاطر رابطههای کنترل نشده و زیادش معروفه و حالا، انتظار داره با جاذبههای جذابش اغفالم کنه و با وجود پونزده سال اخلاف سن، منو برای خودش میخواد، غافل از اینکه ...
خلاصه کتاب:
سوگند و سوگل دو خواهر دوقلو همسان هستن که سوگل با حامی و سوگند با سهراب نامزدن که دقیقا چند روز مونده به عروسی سوگل با سهراب فرار میکنه حامی که از این ماجرا عصبانیه به خاطر انتقام و آبروی خودش سوگند رو مجبور میکنه باهاش ازدواج کنه و حالا ادامه ماجرا...
خلاصه کتاب:
این رمان در مورد مردی به اسم احمدرضا است که زنش مرده و یه دختر بچه ام داره سال ها قبل احمدرضا دل به دختر عموش، مرجان میده اما مرجان خیانت میکنه با کسه دیگه ای ازدواج میکنه. حالا بعد چندسال دختر مرجان به اسم دیانه به یه سری دلایل پاش به خونه احمدرضا باز میشه و پرستار دخترش میشه تا اینکه...
خلاصه کتاب:
راجع به دختری هست که خونه ی پدر خونده اش زندگی میکنه و این پدرخونده یه پسر داره که بعد از ۱۲ سال میخواد از انگلیس برگرده و دختر قصهی ما از این پسر متنفره... حالا باید تحملش کنه یا ...
خلاصه کتاب:
بهار شمس، یه وکیلِ تازه کاره که از شوهرش جدا شده و یه دختر داره... بهار سر یکی از پرونده هاش با کارن عیشی آشنا میشه و کارن تلاش میکنه که اونو با پول بخره اما نمیتونه راضیش کنه و پرونده رو میبازه... چند ماه بعد بهار، وکیل شرکتی میشه که کارن یکی از سهام داراشه …
خلاصه کتاب:
دختری تنها و سرخورده، موجودی که پاکی و معصومیتش با دستان آلودهی نامادری و برادر نامادری به یغما رفت، رهاشده در خیابان های شهری بی دروپیکر، جدا افتاده و مطرود... ولی درست در لحظه ای که فکر میکرد همهی خوبی ها و پاکی ها به پایان رسیده...
خلاصه کتاب:
هلنا دختری مهربان و دلسوز با پدری مستبد برای مرگ مادرش مقصر دیده میشود او سعی دارد با سرنوشتش مبارزه کند و ادامه دهد... یک تغییر، یک دوست، یک بازی، برملا شدن اسرار ...
خلاصه کتاب:
پای چپم را با حرص به زمین کوبیدم و با لحن شاکی پرسیدم: چه خبره باز؟! دوباره چی شده داری با بهانههای الکی میفرستی برم خونهی مامان لیمو؟ با خونسردی تقلبیاش، جدی و محکم جواب داد: چراش رو گفتم بهت؛ الانم برو بذار به کارم برسم. نفسم را رها کردم و با لحن تهدید آمیزی گفتم: این دفعه برم دیگه نمیآم!
خلاصه کتاب:
این رمان داستان زندگی دختری رو بازگو میکنه که خیلی زندگی آزادی داره و حجاب براش معنایی نداره و یه خواستگار براش میاد که دکتری مذهبیه و خیلی هم خجالتیه و دختر داستان ما با شیطنت هاش...
نام کتاب: از خواب برگشتم به تنهایی (خواستگار خجالتی من)
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.