خلاصه کتاب:
رمان طرار روایتگر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستورانهای زنجیرهای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس ...
خلاصه کتاب:
رمان در مورد عشق یه دختر نویسنده به پسریه که معتاده به نوشیدنی و هم دانشگاهی قدیمیشه، این عشق تا کجا دووم میاره و آیا میثم قدر این فداکاری رو میدونه؟
خلاصه کتاب:
محراب فتوحی، مشاور تحصیلی دبیرستان دخترونه که فقط تو مقطع کنکور کار میکنه! ادم فوق العاده جدی و بددهن، که تو حرفه و شغلش با هیچکس تعارف نداره و بدجور سختگیره... نسیم سرخوش، دختر شر و شیطون و بی ادبی که مدام به پر و پای این آقای مشاور میپیچه و مدام کل کل میکنه... ولی عاقبت همچین دختری تو حرفهی محراب فتوحی، چیزی نیست جز ...
خلاصه کتاب:
داستان این رمان درباره پسری به اسم آراد که چند سال پیش بیماری روانی داشت توی تیمارستان بستری بود. با خانوادش مشکل جدی داره و از دار دنیا یه دایی تو خونواده براش مونده. بعد از بیرون اومدن از تیمارستان تلاششو میکنه و مهندس عمران میشه و تو یه شرکت مشغول به کار میشه در آمدش هم خیلی خوبه و کم کم به ثبات مالی میرسه. اون که داره زندگیشو میکنه بعد از یه مدت متوجه آزار و اذیت هایی از طرف یه قوم غریبه میشه و چون قبلا بیماری داشته اوایل کسی حرفاشو باور نمیکنه فکر میکنن دوباره دیوونه شده ...
خلاصه کتاب:
مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را میخواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین با بدبختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند. صاحب این شرکت امیر پسر جذابی است که از روز اول مستانه سوتی های زیادی جلوی او داده است. تا اینکه شیرین به دلیل حاملگی دیگر به شرکت نمیآید و مستانه به تنهایی باید در این شرکت کار کند …
خلاصه کتاب:
استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته که تا به حال بهش فکر هم نکرده! ...
خلاصه کتاب:
یه تزی تو زندگیم داشتم و دارم که میگه: "آدم یک بار بدنیا میاد و یک بار زندگی میکنه، پس اون جوری که دوست داری و با اون کسی که دوست داری زندگی کن ." من.. آوا.. سومین دختر از یک خانواده ۷ نفره در آستانه ۳۰ سالگی تنها مجرد خانواده و تقریباً فامیل باشم!!
خلاصه کتاب:
درباره دختریست که با فهمیدن بزرگ ترین راز زندگیش به دنبال برادرش میره در حالی که برادرش اونو نمیشناسه و سعی میکنه اونو بکشه و در بین اتفاقات زیادی میفته دختر داستان اسیر میشه و... دنیایی که در این داستان می خوانید دنیایی جدا از دنیای ما نیست بلکه در دنیای خودمان هست فقط دارای ابعاد شخصیت های متفاوتی مثل خوناشام ها یا گرگینه ها یا هر موجود ماورایی دیگراند. ما با مخلوغاتی سر و کار داریم که به انها تبدیل شونده گفته میشود که هرکدوم دارای قدرت خاصی هستن و میتونن شیفت بدهند (تبدیل به موجودی بشن که از اون نژادن) ...
خلاصه کتاب:
بعد از مدتی برادر روسلا از کانادا برمیگرده درحالی که زخمی شده و بهترین دوستشو از دست داده... اما درباره اتفاق مرموزی که برای خودش و مهدی اونجا افتاده چیزی به خواهرش نمیگه... بعداز چند روز که اوضاع خوب بوده کسی به اسم بزرگمهر اونارو تهدید میکنه که امیرحسین چیزیو داره که متعلق به اونه اونا فرار میکنن اما...
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری به نام ماهرخ... دختری خیلی آروم اما بعضی اوقات شیطون، پر از شرم دخترانه و عاشقانههای ناب ... تا به حال تو زندگیش با هیچ پسری رابطه نداشته اما... دختری که به دست پدرش روبه تباهیست.. معاملهی ناموس در اِزای مواد.. و پسری از جنس مردانگی و آتش، که زندگی دختر را بخاطر انجام وظیفه نجات میدهد.. اما منجی او میشود، و عشق مهمان ناخواندهی دل او... منجی که زندگی سرشار از هیجان و عشق برای دختر میسازد ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.