دانلود رمان تمنای وجودم از مهرنوش کامل رایگان
ژانر رمان : طنز، کلکلی، عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۱۰
خلاصه رمان:
مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را میخواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین با بدبختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند. صاحب این شرکت امیر پسر جذابی است که از روز اول مستانه سوتی های زیادی جلوی او داده است. تا اینکه شیرین به دلیل حاملگی دیگر به شرکت نمیآید و مستانه به تنهایی باید در این شرکت کار کند …
قسمتی از داستان تمنای وجودم
روز شنبه زودتر از همیشه از خواب بلند شدم عجیب سر حال بودم بعد از این که صبحانه ام رو خوردم به شیرین زنگ زدم قرار شد هر کس خودش بره موقع رفتن به برگ هایی که توی حیاط زمین ریخته شده بود خیره شدم انگار نه انگار دیروز حیاط رو تمیز کردم. چون وقت زیادی داشتم با اتوبوس
رفتم. شرکت بعد از کلی معطلی به مقصد رسیدم. یه نفس بلند کشیدم و با یه بسم الله وارد ساختمون شدم به ساعتم نگاه کردم یه ربع به ۹ بود با موبایل شیرین تماس گرفتم اما جواب نداد. بنابر این دکمه آسانسور رو زدم و منتظر شدم. لحظه ای بعد در آسانسور باز شد و من داخل شدم. قبل از
این که در آسانسور بسته بشه شیرین پرید تو. شیرین: سلام صبح روز شنبتون بخیر… -سلام چرا، موبایلت رو جواب نمیدادی؟ -تو خونه جا گذاشتم. -سر به هوا شدی؟! اتفاقا فرید هم همین رو میگفت.. این روزا اصلا حال خوشی ندارم بخدا اگه به خاطر تو نبود این ترم رو مرخصی میگرفتم هر
شب یه جا دعوتی یه مهمون، دیگه خسته شدم. -فکر کنم از خوشی زیادیه… همون موقع در آسانسور باز شد و ما خارج شدیم… پشت در شرکت وایسادیم و با یه نگاه به هم وارد شدیم. سرحدی که کاملا معلوم بود از دیدن ما عصبانی شده یه نفس بلندی کشید بلکه اعصابش سر جاش بیاد بعد سعی کرد …