خلاصه کتاب:
آمین دختری معصوم که با خانواده عموش زندگی میکنه و پسر عمو باهاش سر ناسازگاری داره... امین بعد از فوت عموش به خارج سفر میکنه و فرد موفقی میشه تا اینکه ازدواج میکنه... این خانواده یه برند معروف دارن به اسم "تــاژ" اما دنیا همیشه برای امین نمیچرخه یه روز دوباره شکست میخوره بعد از دیدن خیانت همسرش و شکست خوردن در برابرش... آمین به ایران بر میگرده و دوباره سورنا رو میبینه... او دیگه سورنای سابق نیست خیلی عوض شده و اما عاشق ...
خلاصه کتاب:
دختری که توی خاندان بزرگی بزرگ شده و وقتی بچه بوده بابای دختره به مادر پسرعموش دست درازی میکنه و مادر پسره خودکشی میکنه... بابای دختره هم میوفته زندان و پدربزرگشون برای صلح میاد این دوتا رو به عقد هم درمیاره و پسره رو میفرسته خارج تا از این جریانات دور باشه بعد بیست سال پسره برای انتقام از دختره برمیگرده و ...
خلاصه کتاب:
ارسلان مردی مغرور و خشن که پشت پردهی زندگی آرومش، یه باند بزرگ قاچاقه... باندی که ارسلان همه کارشه... با ورود یاسی به خانوادش و لو رفتن کارهاش پیش اون، با شرط عجیبی مواجه میشه... یاسی ارسلان رو لو نمیده به شرط اینکه عقدش کنه و اونو از دست خواستگارش نجات بده ...
خلاصه کتاب:
ثمین بخاطر قتلِ غیرعمد پدرِ ارسلان توسط برادرش، رابطهش با ارسلان بهم میخوره. این در حالیه که ثمین ازش حاملهست و ارسلان میلی برای ادامهی رابطهش با ثمین نداره... در تکاپوی پیگیری ثمین برای رضایت گرفتن از خانوادهی ارسلان، پای برادرِ بزرگتر ارسلان به ماجرا باز میشه و باعث ایجاد یه سری تغییرات توی زندگی ثمین میشه ...
خلاصه کتاب:
داستانی شوکهکننده و مهیج، از تقابل یک مرد، یک زن و عشقی سوزان... مردی جذاب و میلیاردر که برای رسیدن به هدفهایش، خیلی چیزها ازجمله انسانها را زیر پا میگذارد، ولی ناگهان عاشق میشود و عشق میسوزاند ریشهٔ تمام خودخواهیهایش را... و دختری مهربان، اما عدالتپیشه و صلحجو که جز راستی و اجرای عدالت آرزویی ندارد... و عشقی ناب و سوزان، جریان یافته در رگوپِیشان، که میسوزاند و میگدازد و داغ میزند بر روحشان ...
خلاصه کتاب:
ماری یه دختره جسوره که برای خواستههای خودش میجنگه، یه دختر بلاگرِ که شاخ اینستاست و معروفه، از بچگی عاشق آراز پسر عموشه ولی آراز اونو اصلاً نمیبینه و دوستش نداره تا اینکه آراز تصادف میکنه و به کما میره و وقتی به هوش میاد حافظش رو از دست داده...
ماری از فرصت سوءاستفاده میکنه و بهش میگه ما قبلاً با هم رابطه داشتیم و باید ازدواج کنیم ازدواج میکنن و ...
خلاصه کتاب:
اسمش دریاست... مثل اسمش پاک و زلال و عاشق... ولی عاشق یه آدم اشتباه... یه عشق اشتباه زندگیشو تباه میکنه. با دسیسهی مادرشوهرش از هم جدا میشن و کارش به روانشناس و دکتر میافته... ولی کوروش حامیش میشه، پسرعمویی که از بچگی عاشقش بوده و حالا با جدا شدن دریا از البرز، فرصت پیدا میکنه مرحم بذاره روی زخمهای دریا... آروم میکنه دریای طوفانی رو با معجزهی یه عشق ناب ...
خلاصه کتاب:
درمورد دختری که بخاطر فقیر بودن خانوادش... با پسر معروفترین نمایشگاه خودرو ازدواج می کنه تا به چیزهایی که در کودکی به آن نرسیده ، برسه ... با نقشه و حیله گری وارد زندگی پسر داستانمون میشه ... آیا ساتیار این زندگی رو قبول میکنه؟؟؟ آیا ساتیار نقشهای دختر داستانمون رامیتا رو میفهمه؟؟؟ اگه بفهمه چکار می کنه؟؟؟ ...
خلاصه کتاب:
سامین یک آقازادهی جذاب و جنتلمن لیا دختری که یک برنامه نویس توانا و موفقه لیا موحد بدجوری دل استادش سامین مهرابی راد رو برده، حالا کسی حق نداره سمتش چپ نگاه کنه ...
خلاصه کتاب:
اسمش یاکان بود بزرگترین قاچاقچی مواد همه ازش میترسیدن تا این که دل سنگ و بی رحمش اسیر دختر سرکش سرهنگ شد! دختری ناز پرورده و افسار گسیخته که هیچ جوره پا به تخت این مرد شرور و وحشی نمیذاشت ولی اون یاکان بود! مردی که همه رو به آتیش میکشید و حالا آتیش و تب تندش دامن این دخترک لوند رو گرفته بود پس با دزدیدن دخترک یه شب بی هوا پا به اتاقش میذاره، قسم خورده بود بهش دست نزنه ولی با دیدنش ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.