خلاصه کتاب:
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
خلاصه کتاب:
رز تنها دختریه که می تونه از آلفاهای غالب حامله بشه و کلا دوتا آلفای غالب تو این دنیا وجود داره. دوقلوهای یین و یانگ، لوکاس و کارلوس گرگ های آلفایی که همه از دیدنشون به وحشت میوفتن. دوقلوهایی که نیاز به وارث دارن اونم وارثی که از وجود جفتشون باش. رز ساده بدون اینکه بخواد وارد رابطه ای سه نفره میشه اما باید ببینیم میتونه همزمان با دوتاشون باشه یا نه! قطعا بودن همزمان با دوتا گرگ آلفا قرار نیست آسون باشه ...
خلاصه کتاب:
روایت دختری ساده و از جنس مهربانی ک با تمام محدودیت ها و ترسهایش میخواهد از قفس و حصاری که خانواده و تفکرات سنتی برایش ساختند بیرون بیاید. پنهانی تلاش برای زندگی کردن و مستقل شدن میکند اما سرنوشت جوری رقم میخورد که وارد زندگی مردی درست نقطه مقابل خودش می شود. عشق را تجربه می کند و به او تکیه می کند و اما همان لحظه پرده از حقیقتی تلخ برداشته می شود و طی اتفاقاتی کاملا غیرمنتظره کمکم درگیر مشکلات بزرگی می شود ...
خلاصه کتاب:
منصور و شیرین زندگی جالبی ندارند. پر از کشمکش و سردی، تنها دلخوشی شیرین دخترشان شادی است و تنها ریسمانی که اون را در این زندگی نگه داشته است ولی برای منصور اینطور نیست، بالاخره تصمیم به جدایی میگیرند ولی چیزها انطور که شیرین میخواهد پیش نمیرود...
خلاصه کتاب:
قانون شطرنج این است... سرباز که به آخر برسد... وزیر میشود! شاید تو هم به آخر رسیدی که شاه شدی و من... در همان ابتدای تاریک فرو رفتم که سرباز شدم... قرار نبود قاعده بازی عوض شود... من شاهزاده بودم و تو گدا... اما چه میتوان گفت وقتیکه بازی به کل تغییر میکند و... من گدا میشوم و تو... شطرنج عجیبیست که فقط رنج دارد... برای من... برای تو... و شخص سومی که میماند میان ما! حالا که همه چیز عوض شده... مسئله این است... شاهزاده یا گدا!؟
خلاصه کتاب:
سدنا بخاطر مشکلات مالی خانواده و محدودیت ها عاشق پسری خوشگذرون میشه و اون پسر رو بت خود میدونه ولی با رها کردن اون پسر، سدنا برای ترس از حرف های بقیه کاری میکنه که شاید بخشودنی نباشه…
خلاصه کتاب:
نورا دختر مغرور و سرسخت و زیباییه که چشمان سیاهش زیباترین رکن چهره اشه. اون پدرشو در بچگی از دست داده و به سختی امورات زندگی خودش و برادرو مادرش میگذره نورا با جدیت درس می خونه و کار میکنه تا بتونه پزشک بشه اون هدف بزرگی توی زندگی داره که میخواد بهش برسه در حین رسیدن اون به هدفش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنه بیماری مادرش بی پولی و عشقی که ناخواسته سر راهش قرار میگیره و اونو تو تنگنای بدی میذاره در حالی که اون اصلا وقتی برای عاشق شدن نداره …
خلاصه کتاب:
لیلی وکیل دون پایه ایست که تصمیم می گیرد تا قید عشقش به همسرش را بزند و از او جدا شود. پس از جدایی، وضعیت پیچیده ای میان کار و رابطه عاشقانه اش به وجود میآید که با ورود مردی که با کمک به لیلی، حس خوبی به آن می دهد، رابطه شان کم کم صمیمی شده؛ اما با پیدا شدن سر و کلهی همسر سابق لیلی، این صمیمیت زیاد دوام نمیآورد و ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.