دانلود رمان ارباب زاده مغرور من از الهه آتش کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اربابی
تعداد صفحات : ۲۳۲
خلاصه رمان:
اربابی از تبار سیاهی، قدرت، دروغ، حیله، نفرین و خشونت دختر ارباب دختری از جنس سکوت، آرامش، پاک، ساده و عاشق. خدمتکار ارباب پسری از جنس سنگ، پر از نفرت، پر از انتقام اما مهربون. حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب مچشون رو میگیره حالا چی در انتظار این دو نفر است…
قسمتی از داستان ارباب زاده مغرور من :
از صبح که ملیحه اومده دنبالش تا حالا که غروبم شده هنوز نیومد دلم خیلی شور میزنه دلواپسشم چکار کنم. میدونستم اصلا ارباب همین دو هفته رو هم که ما اینجاییم طاقت اورده خیلیه. نکنه بلایی سرش بیارن نکنه دوباره ارباب بزنتش اگه دست کسی به بدن زن من بخوره جفت دستاشو قلم میکنم.
کلافه ام یاد اون موقع افتادم که خودم راپورتشو به ارباب داده بودم همون موقع که پشت طویله گیر کرده بود چقد اون موقع ازش حرصی بودم. اگه میفتاد تو انبار پشت طویله مردنش حتمی بود میخواستم ارباب درسی بهش بده تا دیگه جرات نکنه پاشو اونجا بذاره چقد وقتی داشت اونطوری
بیرحمانه میزدتش ناراحت بودم انگار تموم تنم درد میکرد چه قدر با بغض گفته بود کمکش کنم نمیخواستم کمک کنم نمیخواستم نمیخواستم عادت کنم اسیر شم میخواستم سنگ بمونم. پر خشم بمونم. اگه بلایی سرش بیارن کل دهاتو با خاک یکسان میکنم رد اشک تو چشماش ببینم من میدونم
و اربابو کل خاندانش. نکنه نکنه ارباب بلای اونجوری سرش.. نه خفه شو رحیم ببند گاله رو مگه میتونه اون پدرشه خودمو میکشم اگه زنم الوده شه خودمو میکشم. اومد با نگاهی بی تفاوت نگام کرد داشتم آتیش میگرفتم دلم میخواست تا میخورد بزنمش تازه داشتم برای کسی که دستش بهش برسه …