خلاصه کتاب:
نهان ارگان دختری که بزرگ شده ترکیه اس وقتی باباش زندانه جای بدهی های باباش مادرش میخواد بدتش به مردی که خودش زن داره؛ از عروسی به کمک داداشش فرار میکنه اما کی میدونه که چند قدم اونطرف تر قرار چه اتفاقی براش بیوفته؟ مسیح که گیر دختری افتاده که ادعا میکنه ازش حامله اس و چوب حراج به آبروش زده در صورتی که مسیح حتی چیزی یادش نمیاد مجبور به ازدواج باهاش میشه تا شر بخوابه اما دختره روز عروسی قالش میزاره و نمیاد؛ حالا اون میمونه و مجلسی که پای آبروی حاجی وسطه و عروسی که نیست ...
خلاصه کتاب:
هیمن کنارم خم شده... آفتابی که میتابه موهای قهوه ای روشنش رو عسلی رنگ کرده... موهای لخت و قشنگی که عجیب منو یاد ماهی میندازه... هیمن زل زده به داسی که دستم گرفتم و من نگاه از اون میگیرم... با چشم دنبال اون یکی میگردم... دخترم رو میگم... صدا ی برخورد داس ها روی محصول برنج و برداشت اون ... صدای ریز ریز خندیدن دو تا زن کمی دور تر از من، قاطیه صدای گنجشگ بازیگوشی که چپ میره...
خلاصه کتاب:
ساقی همسر دوم خان دهکده ای دور افتاده که به سنگسار محکومه … محکومه به خیانتی که یادش نمیاد و سردار … مردی که میخواد انتقام این خیانت رو بگیره و تا مرگ ساقی پیش میره! از طرفی برادر هووی ساقی اونو دوست داره و ساقی عاشق میشه ما بین این دردسر های ریز و درشت ...
خلاصه کتاب:
دخترکی که به گناه ناکرده مجرم شد تاوان پس داد تاوان خیانت دیگران، مردی که میخواست انتقام از او بگیرد و تا پای مرگ او رفت اما در این میان با بی وفایی رهایش کرد اما در این دوره جدید، سرنوشت مهره های خود را جور دیگر خواهد چید زین پس لحظه تاوان پس دادن دیگران است و دخترک که بر عرش نبخشیدن تکیه زده و تا اتش روشن کینه در قلبش خاموش نشود نمیبخشد حتی اگر آن فرد معنای خود خود زندگی برایش باشد ...
خلاصه کتاب:
صدای قیژ مانندی من را از آن رویای واقعی که خیلی از وقوعش نمی گذشت بیرون کشید و نگاه خیره ام را از تک شاخه گل رزی که زیاد هم شاداب نبود گرفت و به راست کشیده شد. دختری جوان با دلبری صندلی را عقب کشیده بود و پسرک هم با ذوق به او…
رمان زمستان ابدی اثر کوثر شاهینی فر لینک مستقیم دانلود فایل PDF - ویرایش جدید + سازگار با همه گوشی ها
صداش بین هیاهوی دادگاه می پیچه ... توی گوشی ... توی گوشم:صبح چهار شنبه امضا میشه و غروب بین اذان مغرب و عشاء صیغه ی طلاق جاری میشه ... ثبت محضـ ...گوشی هنوزم بیخ گوشمه ... یعنی فرزام کاملاً پاک میشه ؟ ... ازهمه جا حتی شناسنامه م ... حتی زندگیم ! ... من نه که غصه نخورم ، نه ... من فقط فرصت غصه خوردن نداشتم ... هیچوقت ! .
تکه ای از رمان زمستان ابدی
صدای ویبره ی گوشی و ...
خلاصه کتاب:
داستان زندگی باران دختری 18 ساله ای را روایت میکند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا میکند.....
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.