خلاصه کتاب:
در شبی که باران همزمان متوجه خیانت خواهر و نامزدش و همچنین بالا کشیدن داراییشان توسط دشمنی مجهول می شود، توسط نامزدش سعید به او داروی مخدر تزریق میشود. او که در گریز از سعید است حینی که هوشیاری اش تحلیل می رود کسی را زیر میگیرد و با تهدید های سعید بنا بر لو دادنش به پلیس، مجبور به فرار از ایران میشود و اتفاقاتی گریبانش را میگیرد که پس از چندین ماه تصمیم به بازگشت میگیرد تا از دست رفته هایش را پس بگیرد ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.