خلاصه کتاب:
آفوگاتو در زبان ایتالیایی به معنی «غرق شده» است. سی و دو سال پیش به خاطر تهمتی که به مادر کاوه زده شده بود، او را مجبور کردند ایران را ترک کند. حال کاوه برگشته تا انتقام مادرش را بگیرد. در خانواده دشمنش، دختری بنام سروش! را می بیند که اصلا شبیه دخترها نیست. کاوه قصد دارد کاری که با مادرش کرده اند را با سروش کند و ...
خلاصه کتاب:
از ترک کردن کاوه، دو سال میگذرد. سروش در این مدت هر چه تلاش میکند تا او را بازگرداند، مدام به در بسته میخورد. بعد از دوسال صبح که سروش از خواب بلند میشود متوجه عطر کاوه در فضای خانه میشود. اما کاوه ای نیست. سروش خشمگین تصمیم میگیرد به همه چیز پایان دهد، اما توفان انتقام به یکباره بر سر سروش و خاندان زند نازل میشود ...
خلاصه کتاب:
محمدمیعاد مردی با ایمان و خدا دوست است که از همسر خود، طهورا جدا شده و از او یک دختر سه ساله دارد، به خواستگاری آناهیتا میرود و خواستگاری او از آنا زندگی دختر را دست خوش تغییرات میکند...
خلاصه کتاب:
آغاز این قصه، مثل خیلی از فاجعهها، با یک سوءتفاهم بود. اما خیلی زود، از مرز اشتباه گذشت و به جنایتی خاموش تبدیل شد. عشقی ممنوعه... رابطهای که نباید اتفاق میافتاد، اما افتاد. و یک تذکر کوتاه که همهچیز رو زیر سوال برد: یه دختر که از برادرش حامله نمیشه... هرچند اون برادر، واقعا هم برادرش نباشه! رازهایی هست که وقتی فاش میشن، دیگه هیچکس، همون آدم قبلی باقی نمیمونه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.