دانلود رمان آبنبات چوبی از زهرا بردبار کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی، غمگین
تعداد صفحات : ۱۸۰
خلاصه رمان:
داستان درمورد دختریه به نام ملیکا که با از دست دادن عشقش زندگیشو می‌بازه اما یه اتفاق باعث میشه سرنوشتش تغییر کنه…
قسمتی از داستان آبنبات چوبی :
‘مهرسام’ بازم مثل هر روز در خونشون بودم بلکه بیاد بیرون ببینمش. ولی هر چی منتظرش موندم خبری نشد می‌خواستم برم یه ماشین جلو در خونشون وایساد بعد یه پسر تقریبا ۲۵ ساله ازش پیاده شد تصمیم گرفتم یکم دیگه همون جا بمونم در باز شدو اون پسر رفت داخل تو ماشین بودم و به در خیره
شده بودم که صدای جیغ امد. یعنی ملیکا بود؟ چیشده؟ نکنه اتفاقی افتاده داشتم خودمو قانع می‌کردم که نرم ولی با جیغ دومی سریع پریدم پایین هرجور شد سعی کردم از در برم بالا خداروشکر درشون جوری بود که میشد ازش رفت بالا. ‘مليكا’ با تو گوشی ک بهم زد خفه شدم بلندم کرد و محکم پرتم کرد
رو مبل که حس کردم کمرم شکست انگار جون گرفته بودم با مشتام می‌زدمش ولی داشت کارشو می‌کرد. چشامو بستم دیگه داشتم نا امید می‌شدم که در حال با شدت باز شد و آقا مهرسام و دیدم ک حمله کرد سمت بردیا انقدر کتکش زد که دلم داشت براش می‌سوخت ولی حقش بود. بعد که حسابی
بردیا کتک خورد مهرسام سرش داد زد: گمشو اشغال عوضی یه بار دیگه این ورا ببینمت قول نمیدم زندت بزارم. برديا كل صورتش خونی بود یه نگاه به من کرد که مهرسام محکم گرفتش و پرتش کرد بیرون: بیشرففف… بعدش مهرسام رفت سمت اتاق من تعجب کردم اونجا چیکار داشت وقتی برگشت …
