خلاصه کتاب:
روی کاشیهای سرد حمام نشستهام و سعی میکنم منظره مقابل چشمانم را درک کنم. با بغض و ترسی عمیق، دستم را در وان فرو میبرم و به خونهایی که آب را به رنگ سرخ درآوردهاند، خیره میمانم. نگاهم به بالا میرود... بدن لطیف دختری جوان را میبینم. دختری زیبا با چشمانی بسته و موهای طلایی که به خاطر غوطهوری در آب، رنگش کمی تیرهتر شده و پوست روشنش زیر نور هالوژنهای لوکس حمام، بیش از همیشه بیجان به نظر میرسد.
خلاصه کتاب:
سرگرد، در حالی که در تعقیب قاتل پدرش است، متوجه میشود که قاتل واقعی پدرش نه یک فرد، بلکه یک سازمان سری بوده که هدف آن قدرتطلبی است. دختر معصوم در واقع به نوعی کلید افشای این سازمان است، اما خودش از این موضوع بیخبر است. سرگرد تصمیم میگیرد به جای انتقام شخصی، با دختر همکاری کند تا آنها با هم این سازمان را سرنگون کنند و دنیایی عادلانهتر بسازند. سرنوشت آنها تبدیل شدن به قهرمانانی است که برای تغییر جهان میجنگند.
خلاصه کتاب:
شیوا دختری زیبا و بازیگوش است که به چشم خلافکاری جذاب به نام شهرام میآید. اما شیوا مصمم است به هیچ قیمتی با او وارد رابطه نشود. همه چیز زمانی پیچیده میشود که مادر مجرد شیوا ازدواج میکند و آنها به خانه جدید شوهر مادرش نقل مکان میکنند. شیوا در کمال ناباوری متوجه میشود که شهرام، همان خلافکار سمج، پسر شوهر مادرش است. شهرام شبها به اتاق شیوا میآید و او را در موقعیتی قرار میدهد که شیوا را مجبور میکند با شرایط سختی روبهرو شود.
خلاصه کتاب:
میران محمدی، مردی سرسخت و متعصب که دلش پر از زخمهای گذشته است، به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش در این دنیای آشفته میگردد. سرنوشت تلخی او را به سوی انتقام از کسی که عامل پریشانیهایش بوده، سوق میدهد. پس از جستجو و تلاش بیپایان، به دختر آن شخص میرسد؛ دختری ساده و بیگناه که حالا هدف میران شده تا حساب گذشته را از او بگیرد.
خلاصه کتاب:
دلربا، دختری فقیر که در پرورشگاه بزرگ شده، به دنبال کاری است اما هیچ کس به یک دختر هجدهساله که نه مدرکی دارد و نه تجربه کاری، اعتماد نمیکند. یک روز، به طور اتفاقی با دوست دوران کودکیاش که اکنون یک دزد است، روبهرو میشود و ماجرای جدیدی در زندگی او آغاز میشود.
خلاصه کتاب:
دلی و ارسلان با هم به پاساژ رفتند و در حین خرید، یکی از بوتیکداران به خاطر لباسهای ساده دلاری، او را تحقیر کرد و خواست او را از مغازه بیرون کند. این رفتار باعث شد که ارسلان شدیداً ناراحت شود و با ایجاد سر و صدای زیاد، ماجرا به گونه ای پیش رفت که حراست و پلیس وارد عمل شدند.
خلاصه کتاب:
شهریار شریعتی، موفقترین شرکت مدلینگ ایران در جزیره کیش، که هنوز درگیر پرونده پیچیدهای قتل همسرش است، یک شب در روستایی دورافتاده در شمال کشور، با دختری بیهوش میشود. او قادر به صحبت کردن نیست و هیچ خاطرهای از گذشتهاش ندارد. جستجوی شهریار برای پیدا کردن هویت این دختر، او را به رازهای دردناک و مرگ غمانگیز همسرش نزدیکتر میکند.
خلاصه کتاب:
آیلین رادمهر دختری است که پس از یک تصادف مرگبار، سالهاست خانوادهاش را از دست داده و اکنون با خانواده خالهاش زندگی میکند. او در جریان اتفاقاتی، با افرادی روبرو میشود که رازهایی از گذشتهاش را برایش آشکار میکنند. این حقایق نه تنها زندگی او را زیر و رو میکند، بلکه او را در مسیر پر فراز و نشیب عشق، نفرت، و انتقام قرار میدهد و او باید با واقعیتهای تلخی روبرو شود.
خلاصه کتاب:
نازنین، دختری بازیگوش و جسور که همیشه سر زبون داره و فکر میکنه ازدواج بهترین راه فرار از دست پدرش هست. برای همین، تصمیم میگیره به اولین خواستگاری که سراغش میاد جواب مثبت بده. اما وقتی با پسر دوست مامانش ازدواج میکنه و نقشه فرار بعد از عروسی رو میکشه، نمیدونه که امین، داماد ماجرا، هم همین نقشه رو تو سر داره!
خلاصه کتاب:
دختری به نام نیلای که نخبههای جهانی است، هدف قرار گرفتن از جاسوسهای آمریکایی است که به دنبال نابودی او هستند. در میان این جاسوسها، فردی به نام سایه وجود دارد که به جای سیاسی، به دنبال انتقام عشق قدیمی و ناکامش از نیلای است. در همین مسیر، سایه با حامی، پسر مغرور و سردی که از نیلای متنفر است، میشود. اما نیلای باهوشتر از این است که به آسانی نقشههای آنها را میگیرند. در این میان، نیلای بهطور ناخواسته به حامی علاقهمند میشود، اما یک اتفاق بزرگ او را مجبور به ازدواج با حامی میکند. در حالی که حامی هنوز دلش پیش سایه گیر کرده است.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.