خلاصه کتاب:
بعد از مرگ پدر و مادر طلوع، عمویش به ناحق، خانه و تمام اموال پدری را به برادر طلوع که داماد عمو شده، میدهد. طلوع در تنگنا قرار میگیرد بطوریکه پیشنهاد صیغهی رادمهر مردی ۴۰ ساله را قبول میکند تا هفتهای یکبار همدیگر را در هتل ببینند. رادمهر عضو شورا و کاندیدای نمایندگی شهر است و زن و یک پسر ۱۷ ساله و یک دختر ۱۲ ساله دارد. وقتی طلوع میفهمد عذاب وجدان میگیرد و از رادمهر درخواست فسخ صیغه را میکند ولی با اتفاقی مسیر زندگیش تغییر میکند.
خلاصه کتاب:
دختری از جنس درد، پسری از جنس کینه... زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد... داستانی پراز فرازو نشیب ،عشق ،کینه ،عذاب و خشم..
خلاصه کتاب:
درباره یه دختر هست که اسمش آمینِ که مادرش از پدرش طلاق گرفته... پدر اون یکی خواهر رو خیلی دوست داشته ولی اینو زیاد نه، از اینطرف یکی از دوستای پدر خواهر دختر رو میخواسته، پدر هم قبول نمیکرده تا اینکه میخواسته بدزده که اشتباهی آمینو میدزده بعد پدر هم میگه باید صیغش کنی بعد تا اون یکی دخترم از خارج برگرده، بعد صیغه میکنه و یسری اتفاقات میفته تو اون مدت و...
خلاصه کتاب:
من زاده بغضم، زاده بغض هاي فرو خورده... زاده تمام سخناني كه در دل انبار ميشود و شاید این انبار باروت هرگز آتش نگیرد و روزي چنان در زیر خاك دفن شود كه گویي هرگز نبوده، آن گاه شاید این بغض ها تجزیه شده و سال ها بعد خاكي شود! كه گیاه نماد مقاومت در آن بروید. گیاهي چون كاكتوس... و هدیه اي شود براي شروع داستاني دیگر و شاید تولدي دیگر.. نگار دختري كه بعد از ازدواج مجدد پدرش با دختري جوان دل به برادر آن دختر ميبندد! عشقي كه از ديد ديگران نامتعارف است! اما حضور پسرعمويش و نامزدي كه قبل از تمام ماجرا ها بوده مانع اين عشق مي شود ...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دخترمغروری هست که هیچ کس رو حساب نمیکنه ولی کسی از دل این دختر و زجرایی که کشیده خبر نداره ازدواج میکنه و بچه دار میشه! اما درست وقتی احساس خوشبختی میکنه از دختری که روزی خودش بهش پر و بال داده بود رودست میخوره و...
خلاصه کتاب:
لیلا سحابی، نویسنده و شاعر مجله فرهنگی «بانوی ایرانی»، به جرم قتل دستگیر میشود. بازپرسِ پرونده او، در جستوجو و کشف حقیقت، و به کاوش رازهای زندگی این شاعر غمگین میپردازد و به دفتر خاطراتش میرسد. دفتری که پر است از رازهای ناگفته و از خط به خطِ هر صفحهاش، بوی خون به مشام میرسد.
خلاصه کتاب:
بگذار آن باشم که با تو در کوهسار گام بر میدارد، بگذار آن باشم که با تو در گلزار گل میچیند، بگذار کسی باشم که احساس درون با او میگویی، بگذار کسی باشم که بی دغدغه با او سخن میگویی، بگذار کسی باشم که در غم سوی او میآیی، بگذار کسی باشم که در شادی با او میخندی، بگذار کسی باشم که به او عشق میورزی...
خلاصه کتاب:
داستان دختری که نازپرورده و عزیز کردهی خانوادهی خودش و خانوادهی خاله اش هست. پدر و مادر لیلی بعد از ده سال دعا و درمان به لیلی رسیدن! و شرایطی که لیلی داره باعث بیش از حد بچه موندنش شده! داستان از تولد ۱۸ سالگی لیلی و علاقه و وابستگی بیش از حد اون به پسر خاله اش شروع میشه. شهاب (پسرخالهی لیلی) در شرف ازدواج با همکار خودش سپیده ست، اما باید دید واکنش اون به اینهمه وابستگی لیلی چیه؟!
خلاصه کتاب:
به نام زن داستان زندگی مادر جوانی به نام ماهور است که در پی درآمد بیشتر برای گذران زندگی خود و دختر بیست سالهاش در یک هتل در مشهد به عنوان نیروی خدمات استخدام می شود. شروع ماجرای احساسی ماهور همزمان با آنچه در هتل به عنوان خدمات به مسافران خارجی عرضه میشود زندگی او را دچار اتفاقات جدیدی میکند...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.