خلاصه کتاب:
ترلان یک دختر جوونه که همراه خواهرش سال ها تحت سرپرستی دایی و زندایی زندگی کردند. به خاطر برخی مشکلات تصمیم به جدایی میگیرد و با اقدامی تمام زندگی خود را تحت الشعاع قرار میدهد و ناخواسته درگیر بازی مرد جوانی میشود که با هدفی خاص مدت هاست او را تحت نظر دارد. بستر زمانی و مکانی داستان حال و جامعه امروزی ست. اما گذشته دختر جوان داستان بر حال و آیندهاش تاثیری ژرف خواهد گذاشت… تنهایی، عشق و ایثار کلمات کلیدی این رمان است.
خلاصه کتاب:
خب خب بریم سراغ این یکی داستان ، بی بیِ بی دل ! این بی بی اون بی بی که بعضیهاتون به مادر بزرگتون میگید نیستا. این از اون بی بی خوشگلا روی برگه های پاسوره! بازیِ بی دل تا حالا بازی کردید؟ بازی نکردید؟ اشکال نداره من توضیح میدم. توی بازی بی دل یه بی بی داریم که پیکه و خیلی نحس و شومه، دست هرکس بیفته ۱۳ امتیاز منفی داره ۱۳ هم که عدد نحس و شومیه. این بی بی دست هر کی بیفته بدبخته! بی بیِ داستان ما هم همون بی بی نحسست! این از توضیحات راجع به اسم داستان و دلیل انتخاب این اسم … در ضمن این داستان خیلی رئال و اجتماعی نیست ...
خلاصه کتاب:
غزاله زنی زیبا که با همسر و فرزندش در کرمان زندگی میکند بخاطر عروسی خواهر شوهر برای اولین بار به تنهایی راهی شیراز میشود ولی با توطئه یک قاچاقچی، موادمخدر جاسازی شده در وسایل او توسط پلیس کشف و او به زندان میافتد با این که در تمام مراحل بازجویی که توسط سروان کیان زاد مهر، غزاله به بیگناهی خود اصرار میورزد ولی بازجو بدون دلیل نمیتواند او را آزاد کند و غزاله به زندان میافتد و شوهرش پس از مدتی با تحریک خانواده اش او را طلاق میدهد و مادر غزاله از غصه دخترش میمیرد و غزاله دچار افسرگی و بیماری های روحی و جسمانی شدید میشود و ...
خلاصه کتاب:
یاسمین دختری که یه زندگی پر از سختی و درد داشته... و حالا پدر و برادرش اونو فروختن و قراره ببرنش تا بشه صیغه حاج اکبر معتمد..! ولی پای عقد میفهمه قراره زن پسر حاج اکبر یعنی محراب بشه... محرابی که خودش دلش گیر بوده و حالا هم باید به حرف پدرش یاسی رو بگیره و ...
خلاصه کتاب:
مستانه غرقه تو نوجوانیش... مثل تمام دخترهای کرهی خاکی مرد برای اون یعنی پدر قهرمانش و چه بهتر که مردی رو انتخاب کنه که شباهت زیادی به پدرش داره و میتونه مثل پدرش قهرمان باشه و در عین حال مرد زندگیش ...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری است که خودش را شبیه پسرها تغییر قیافه میدهد و از خانه فرار میکند و برای جنگ به جبهه می رود… اما از بخت بد اسیر نیروهای عراقی میشود و گیر فرماندهای میفتد که ...
خلاصه کتاب:
داستان درباره ی دختری به اسم مینا هستش که جدیدا با پسری به اسم عادل از یک خانواده ی ثروتمندی آشنا شده، عادل قصد داره که با مینا ازدواج کنه ولی مینا عادل رو فقط واسه دوستی میخواد و قصد ازدواج با اونو نداره ، تا اینکه مینا پسر عموی عادل رو میبینه و عاشق اون میشه اما …
خلاصه کتاب:
من از کجا باید میدونستم که وقتی تو خونهی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی سعی داشتم حرف بزرگترها رو گوش کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام مدت داشت منو از دوربین های تعبیه شده تو خونه، دید میزد؟! از کجا باید میدونستم که اون مرد، دشمنِ قسم خورده شوهرم بود و با دیدنِ من… آشفته شد تا شوهرم رو زمین بزنه. اینبار ضربه محکمتر بود. قویتر… و من زمانی فهمیدم باختم که متوجه شدم شوهرم به اون مرد مثل چشماش اعتماد داره. اعتماد داشت به قاتل زندگیش تا… (مارتینگل یه استراتژی تو قماره که برد و باخت ۵۰/۵۰ داره….)
خلاصه کتاب:
درباره دو داداش دوقلو هست به نام های یغما و یزدان. یزدان چون تیزهوش بود میفرستنش خارج پیش خالش که درس بخونه وقتی که با والدینش میره خارج که مستقر بشه یغما یه مدتی خونه عموش میمونه که مادر و پدرش برگردن. توی اون مدتت یغما متهم به چشم داشتن زن عموش میشه و کلی اتفاقات میوفته ...
خلاصه کتاب:
توی یکی از همین برجای بلند و سر به فلک کشیده شهر پر از دود و آلودگی شهر تهران مردی زندگی میکنه که سال هاست تاری از تنهایی به دور خودش تنیده و تموم زندگیش توی کارش خلاصه شده… این مرد تنها، یه مرد بی معاشرته که به اجبار پدرش پا تو محله ای میذاره که براش یه دنیای ناشناختهست با آدم های جور واجور و رنگارنگ که هیچ کدومشون شبیه به اون نیستن… تو این محله و دنیای ناشناخته دختری رو میبینه که کاملا نقطه مقابلشه اما با وجود تموم تفاوتها و تناقضها مرد بی معاشرت قصه دل میبازه و پا به یک مثلت بزرگی به نام عشق میذاره که زندگیش رو دگرگون میکنه …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.