خلاصه کتاب:
صحبت از اجبار است؛ اجباری که ریشه در ترسهای کودکانه، یا شاید ناچاری و ناتوانی دارد. هرچه اسمش را بگذاری، نتیجهاش یکی است: یک ازدواج ناخواسته، یک خانه، و در نهایت... عشق. همانطور که سید سجاد ابطحی گفته: "عشق همهچیز را توجیه میکند." این رمان داستان دختری به نام تیناست که با ورود پسری به نام سعید، زندگیاش زیر و رو میشود. سعید او را وادار به ازدواج میکند و تینا با اکراه و نارضایتی وارد زندگی او میشود و...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.