خلاصه کتاب:
دختري به اسم نيلوفر، عزيزشده خانواده نواب با نامزدش طوفان به مشكلاتي بر ميخورد كه باعث قطع رابطه ميشود كه اين قطع رابطه باعث بر ملا شدن رازهايي ميشود كه زندگي نيلوفر را در بر ميگيرد و تمام اعتماد او را نسبت به افراد زندگيش ويران ميكند. درست در سخت ترين روزهاي زندگيش مردي به كمكش ميآيد كه زندگيش را دگرگون ميكند ...
خلاصه کتاب:
پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه... این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیت ها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی. میخواهیم که با هم و در کنار شما به یک پختگی و ثبات شخصیتی در او برسیم. یک بلوغ ذهنی. شخصیت متزلزل و کوچک داستان ما، در انتها پخته و با ثبات و آرام خواهد شد. کسی که با همه کس و همه چیز سر ناسازگاری و عناد دارد در انتها بالغ و فهیم میشود ...
خلاصه کتاب:
گلاره زنی بدنام با ذهن و عکس العملی متفاوت هست که در خونه زنی بنام "حریر اجاره" کار میکنه، مردی به نام حمیدرضا مصّرو با تهدید گلاره رو در ازای مبلغی هنگفت برای یک شب اجاره میکنه، گلاره در طی مسیر میفهمه او پزشک و از یک خانواده سرشناس هست و مردی محترم اما با رازهای ناگفته و پنهان و مشکوک هست، حمید رضا بعد یک شب به گلاره پیشنهاد میده با او به شهر دیگه ای بره و با هم زندگی کنند و از این پس اسمش"دریا" باشه، اما فکر میکنید چرا؟ پشت تموم این داستان، رویاهای طاغی نشسته، رویاهایی سرکش و طغیانگر ...
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به نام مهتابه، که با پسری به اسم امیر عباس دوست میشن، امیرعباس چندباری به خواستگاری مهتاب میره، اما هر بار به دلیل شرایط بد مادیش جواب منفی میشنوه، تا اینکه شب نامزدی مهتاب با پسرعموش با هم قرار فرار میذارن و فرار میکنن، اما متأسفانه فردای همون روز خانوادهی مهتاب اونا رو پیدا میکنن و مهتاب و عقد پسر عموش میکنن. پسر عمویی که از همون بچگی عاشق مهتاب بوده و اون و به شدت دوست داشته...
خلاصه کتاب:
آرنگ راستگو مردی ۳۳ ساله استاد آمار و کارمند اداره بورس کسی که تو ازدواج اولش خیانت میبینه و جدا میشه تاثیرات این زندگی شوم از او مردی شکاک، مغرور، تندخو، منظم، جدی و وسواسی ساخته آرنگ به طور کل عشق و زنها، حتی نیازو توی خودش کشته. دست سرنوشت اونو با پناه دختری هنرمند، شیطون و پرانرژی آشنا میکنه ...
خلاصه کتاب:
بهار، دختر تنهایی که بعد از مرگ عموش تو رأس یه مثلت عشقی بین دو برادر قرار میگیره و بعد از ازدواج اجباریش و عشقی که به دلش راه پیدا میکنه، متوجه زوایای تاریک زندگی همسرش میشه. مردی که یه مشکل روانی داره. مردی که بعد از ازدواجش، همسر جوون و عاشقش رو زندانی میکنه تا همیشه مال خودش باشه و اجازه نمیده هیچ مردی به عشقش نزدیک بشه، حتی برادر خودش...
خلاصه کتاب:
دختری از جنس دختران ۲۱ ساله، در آروزهای ۲۱ سالگی! در عمق جوانی، پر از رویاهای تهی! دختری همرنگ من، تو و دیگران! در فراز زندگی و فرود روزمرگی، در چنگ خاموش عشق یا هوس؟ شاید در عمق حسرت! اسیر در چاک دهانها، بی فرهنگی ها. در لفافه کلمات، سفسطه ها، فلسفه ها، علت ها معلول ها، رسم ها! در شکست پوچ خاطرات! در مرز فرو دست سنت ها طبقات هوای نا ابد حرفها، قولها در شمارش حضور و اولویت ها اول بودن ها دوم شدن ها… سراب نمیشود… تمام نمیشود … فقط رسوب میشود!
خلاصه کتاب:
داستان درباره پسریه که با هدف دزدی وارد یه عمارت سوخته میشه ولی تو زیر زمین اونجا به جای گنج یه دختر پیدا میکنه و یادش میاد که قبلا اونو یه جایی دیده! برای همین تصمیم می گیره...
خلاصه کتاب:
چهل روز از آن روزِ اول می گذرد...چهل روز پیش را یادت هست ویهان؟! آخ ببخشید، ویهان نه آرش، آرش بودی هان؟ درست می گویم؟! چهل روز است که من مدام با خودم تکرار می کنم چرا؟.. شاید ندانی اما، بیجوابی برایِ بعضی چرا ها خیلی میتواند کشنده باشد! چهل روز است که من لب از لب باز نکرده ام نه اینکه نتوانم نه! گمان میکنم بعضی وقت ها کلمات بی ارزش میشوند وقتی که به بزرگیِ رنجی که بر شانه هایت سنگینی میکند فکر میکنی!
خلاصه کتاب:
به روزهای کهنه که برمیگردی ردپایی از اشتباهات میبینیم. اشتباهات کوچیک و بزرگی گاهی سایه اش تا ابد دنبالمون میاد. درست مثل سایه مرگ سرد و وحشت آور... قصهی یک زن یک مرد یک کودک و یک قوم تکرار میشه. هرکس به دنبال حرمت خودش میدوه. یکی حرمت دل و دیگری حرمت خون و هم خونی... یک قصه ای که ساده شروع میشه. ساده رو شاید این روزا طور دیگری باید معنا کرد چون سادگی و بغض و دلتنگی همراه هم میاد. دو روایت از دو زمان که سپری شده و درحال سپری شدنه اما نقطه اتصال این اتفاقات ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.