دانلود رمان واهمه با تو نبودن (جلد دوم) از ترنم بهار کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۴۲۳
خلاصه رمان:
داستان درباره زندگی یهدا همون دختر پر شر و شور گذشته است… اما با ضربه ای که توی سه سال پیش بهش وارد شده دیگه اون طراوت گذشته رو نداره… اما داره سعی میکنه که باز بشه همون دختر قبلی و تا حدودی موفق هم میشه. همه فکر میکنن اون خوب شده در صورتی که تنها خودش از زخم عمیق روحش خبر داره و کسی از گریه های شبونه اش با خبر نیست… سعی داره برای فرار از زندگی یکنواختش خودشو مشغول کنه تا کمتر به یوسف فکر کنه و توی یه شرکت استخدام میشه و این سراغاز فصلی جدید از زندگی یهداست …
قسمتی از داستان واهمه با تو نبودن :
درو هل دادم و وارد باغ شدم. سرتا سر باغ پر بود از درختای توت و گل های رز. باغ خیلی بزرگ و قشنگی بود. همونطور که بقیه رو راهنمایی میکردم، درو باز کردم همزمان با باز شدن در، ترقه بزرگی کنار گوشم به صدا دراومد. دستمو روی قلبم گذاشتم تا ضربانشو چک کنم… خدا رو چه دیدی شاید
سکته ناقصو رد کردم! یه دفعه صدای طاها گفت: اه این که لیلی نیس! چراغا رو روشن کنین… اتاق روشن شد و من تونستم قیافه مسخره طاها با اون کلاه بوقی شکل که روی سرش گذاشته بود رو ببینم. حیف که هنوز تو شوک بودم وگرنه اون کلاهو تو حلقش فرو می کردم! طاها جلو اومد
ولی با دیدن قیافه ام زود عقب رفت انگار خودش فهمید که میخوام چه بلایی سرش بیارم یادم اومد که عمه خانم و بقیه هم باهامن. وقتی بهشون تعارف کردم و بقیه هم بهشون خوشامد گفتن، رفتم تا لباسمو عوض کنم. با راهنمایی زهرا خانم رفتم بالا توی یکی از اتاقای طبقهی بالا. در حالی که
درو باز میکردم، روسری و گل سرمو با هم از موهام کشیدم که دیدم محنا روی تخت خوابیده و روی صورتش نقاشی گربه رو کشیدن و یه لباس عروسکی تام هم پوشیده بود. توی خواب با اون قیافهی خنده دارش خیلی خواستنی شده بود. خم شدم تا بهتر ببینمش. موهای بازم از دو طرف شونه …