خلاصه کتاب:
ترانه، کسی که تنها بودن را بجای با خانواده بودن ترجیح داد، کسی که تنهایی را با شلوغی طاق زد، سکوت او تنهایی را به آغوش کشید! اما تنها ماندن همیشه انتخابش به دست خودمان نیست، این جریان زندگی ست که در پلکی بر هم زدند مانند دژاوی به یکباره فقط خودت نجات دهنده خودت میشوی، ترانه تنها در حال زندگی روزمره و انرمال خودش را طی میکرد ....
خلاصه کتاب:
پونه جم در کل دوران زندگی مشترکش با همسرش نامی، شیفتگی و فریادهای زیادش برای خواسته شدن و حفظ رابطه اش نافرجام می ماند و تصمیم به طلاق می گیرد، برگشت غیرمنتظره خانواده همسرش به همراه مرد جدیدی به نام یغما منجر به اتفاق های پیش بینی نشده ای می شود که در تصمیم ادامه زندگی مشترکش با نامی اثر می گذارد و ...
خلاصه کتاب:
می اندیشم به نبودت به شکستنم در زیر پای غرورت لحظه هارا میگذرانم بی تو اما نفسم میگیرد پا پیش میکشی و بعد جوری پسم میزنی که قلبم طاقت نیاورد و دود همدم لحظاتم شود چگونه ببخشمت چگونه.
خلاصه کتاب:
گرشا پسری که بعد از سال ها دوری از خانواده، از خارج از کشور به ایران برمیگرده تا توی مراسم ختم پدرش شرکت کنه، درست توی اولین روز ورودش به عمارت پدری با دختری ریز نقش و دست و پاچلفتی روبرو میشه که خدمتکار اونجاست و این دختر کوچولوی هاتمون قراره چه خرابکاریایی به بار بیاره باید دید چی پیش میاد؟!
خلاصه کتاب:
راستین که شب خسته از کار در شرکت به خانه میرفت ناگهان دختری جلوی ماشینش را میگیرد و ازش تقاضای کمک میکند تا از ازدواج اجباری که قرار انجام شود نجاتش دهد ...
خلاصه کتاب:
همیشه آدمها رو با ظاهرشون نباید قضاوت کرد. پشت همهی چهرههایی که میبینیم، آدمهایی هستن که نمیشه فهمید تو قلب و فکر و روحشون چه چیزی جریان داره. گاهی باید دستشون رو گرفت، روحشون رو لمس کرد و به تنهاییهاشون نفوذ کرد تا بشه اون پوستهی سفت و سخت رو شکوند. این قصه، قصهی بیرون کشیدن یه روح پاک از یه جسم خسته و آسیبدیدهست. قصهی دیدن زیباییهای ذاتی آدمها، بیتوجه به حصار جسمانی اونها. این قصه... یعنی قصهی «لمس تنهایی ماه» ...
خلاصه کتاب:
شعله دختر با استعداد و اصیل ۱۶ ساله در کلاسهای نویسندگی، با استاد زال که مردی جوان و متشخص است آشنا می شود.او سخت تلاش می کند تا در دانشگاه تهران قبول شود. شعله در طول این آشنایی ویراستار مجلهی او میشود. بین آن دو بحثهای طنزگونه پیش میآید و با فراز و فرودهای زیادی رو به رو می شوند ، تا اینکه شعله با رئیس موسسه خیریه ای آشنا می شود و …
خلاصه کتاب:
سیاوش بزرگمهر مرد مورد اعتماد همه.مردی که بچه های یتیم برادر مرحومش و زیر بال و پرش گرفته. مردی که جوونی نکرده و از خیلی سالا پیش دل به چشمای نورا داده که براش دور و دست نیافتنیه. حالا نورا هم عاشقش شده و وارد رابطه شدن.اما زندگی سیاوش رازهایی داره که دست و پاشو بستن... نورایی که چشم پسر برادرش آراز و هم گرفته. آرازی که اصلا مورد اعتماد نیست و می خواد هر طور شده نورا رو به دست بیاره...
خلاصه کتاب:
گذشته خان روستا و رازی که پنهان کرد، بعد از بیست و هشت سال دامان پسر خان رو میگیرد شبی کالبدش گرگ میشود و پای دخترک روستایی را به بازی خطرناکی باز میکند...
خلاصه کتاب:
ماهک دختر دبیرستانی که عاشق امیرعلی ستوده میشه. مردی که همه رو اسمش قسم می خورن و تا حالا هیچ دختری رو به دل و تختش راه نداده. اما ماهک با سادگی و ناز ذاتی از خیلی وقت پیش دل امیرعلی رو مال خودش کرده و خودش خبر نداره. دختری که از همه ی مردا و لمس شدن توسطشون می ترسه، حالا رویای آغوش امیرعلی رو داره. وقتی که قراره عاشقانه هاشون و با هم آغاز کنن، برای هم ممنوعه میشن و حالا نوبت ماهک ترسو و مظلوم ماست که هر کاری برای تصاحب عشقش کنه. حتی گذشتن از...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.