دانلود رمان پای همه دردها مانده ام از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی رمان رایگان

رمان پای همه دردها مانده ام از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی با لینک مستقیم

دانلود رمان پای همه دردها مانده ام از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۵۶۵

خلاصه رمان:

نگاه بین باغ می‌چرخانم، چه قرارهایی که توی این باغ نگذاشته بودیم. درخت های تنومند گردوی انتهای باغ و اطراف انباری شاهد عشق کودکی مان بودند. چه حرف‌های عاشقانه که از ما نشنیده بودند. تهش اگر این باشد که خیلی تلخ است. نهالی را با هزار امید بکاری… با عشق آبش بدهی و از نور وجودت بتابانی، دست آخر وقت ثمره دادنش که رسید از ریشه بکنیش و بگویی تو را اشتباهی کاشته ام. هر دو بد کردیم. پندارم… من و تو باغبان های خوبی نبودیم …

قسمتی از داستان پای همه دردها مانده ام :

دورهمی آن ها دقیقا مصادف شد با قرار من و پندار و خداراشکر کردم که قبول نکردم همراهشان بروم ساعت دوازده با آرایشی زیبا که حاصل دست کیمیا بود از خوابگاه خارج شدم خانور فرمانی موقع خروجم به من چشمک زده بودو گفته بود خیلی خوشگل شدم. زیر

چادر بافت پاییزه خردلی رنگ و کوتاهم را پوشیدم به همراه شلوار کتان کرم رنگ، روسری رنگارنگم را هم به زیبایی بسته بودم و کمی موهایم دیده میشد. رویا گفته بود لاک هم بزنم اما این یکی را قبول نکردم لاک دوست نداشتم پندار یک کوچه پایینتر از خوابگاه گفته

بود منتظر من است اما آنجا نبود. زیر یکی یکی از درخت ها ایستادم و شماره‌اش را گرفتم ولی اشغال بود. بندی نگذشت که پژو پارس سفیدی کنار پیاده رو برایم بوق زد. بدون آنکه نگاه کنم اخم کرده از آن رو گرفتم برای پندار تایپ کردم. -پس کجایی؟ زود جواب داد.

اگر افتخار بدی و سوار شی ده دقیقه‌ای هست کنارتون ایستادیم! سر بلند کردم و این بار با دقت بیشتری به ماشین و راننده اش خیره شدم بوق کوتاهی زد و تازه آن جا بود که با دقت بسیار متوجه نیش بازش شدم ذوق زده به سمت ماشینش رفتم و در را باز کردم …