خلاصه کتاب:
مادر محیا، بعد از مرگ همسرش بخاطر وصیت او با برادر شوهرش ازدواج می کند؛ برادر شوهری که همسر و سه پسر بزرگتر از محیا دارد. همسرش طاقت نمی آورد و از او جدا می شود و به خارج میرود ولی پسرعموها همه جوره حامی محیا و مادرش هستند. بعد از اینکه عموی محیا فوت کرد، پسر بزرگش، امین ملقب به زرین خان همه کارهی این خاندان میشود و ...
خلاصه کتاب:
دختری زخم خورده و بی محبت از مهر پدری
مجبور به پرستاری مردی در اتاق انتهای راهرو کاخی به وسعت دریا میشود
و چرا کسی از وجود این مرد خبر ندارد؟
و اگر او بهوش بیاید چه میشود؟
بی شک...
قیامت!!!
خلاصه کتاب:
یه دخترِ یتیم هیجده ساله که با خالهاش زندگی میکرد، شد عروسِ حاج احمد سیف، مردی که یه دنیا سرش قسم میخوردن ولی رضا این دختر رو نمیخواست! چون زنش تازه مرده بود؛ چون یه بچهی یه ماهه رو دستش مونده بود ولی بهش احتیاج داشت و کمکش کرد و کم کم این دختر شد همه چیز پسر حاجیمون...
خلاصه کتاب:
زندگی هدیه خدمتکار کم سن و ریز نقش تالار شایگان با جاناتان سی و شش ساله، غول صخره نوردی که همان شب از لندن برگشته در اثر مسمومیت با مواد مخدر گره می خورد. تصمیمبر سر سقط بچه ای که پدر ومادرش هیچ چیز از آن شب به خاطر ندارند کار سختی است. جاناتان مردانگی میکند و هدیه را که دو قلو باردار شده عقد میکند اما دوست دختر سابقش با یک بچه پنج ساله پیدا میشود. در این میان هدیه رازهایی از زندگی گذشته دارد که باعث هر چه بیشتر شدن حس حقارتش میشود و از جاناتان دوری میکند. هدیه نمادی از دختران ایرانی قربانی اعتیاد خانواده و جاناتان نمادی از یک مرد واقعی است. عشقی که بین این دو با وجود تمام تفاوتهایشان شکل می گیرد تمام قوانین جامعه را نقض می کند.
خلاصه کتاب:
طناز دختر بلند پروازی ست از خانواده ای متوسط که برای رسیدن به پول و ثروت هر کاری می کنه ... طناز درصدد این هست تا پولدارترین پسر دانشگاه را به دام بکشه و با ازدواج با اون به همه آرزوهاش برسه ...درست وقتی که به نتیجه می رسه از بدترین و فاجعه آمیز ترین راز زندگی حسام خبردار میشه و کاخ آرزوهایی که این همه براش زحمت کشیده فرو می ریزه ... حالا طناز در یک دو راهی گیر افتاده دوراهی عشق یا پول و اون با انتخابش ...
خلاصه کتاب:
همه چیز از یک تصادف شروع شد، روزی که لحظات تلخی و به همراه خود آورد ولی می ارزید به آرزویی که سالها دنبالش باشی و بهش نرسی، به یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی می ارزید، به یک شاهکار می ارزید، به یک عشق می ارزید، به یک زندگی عالی می ارزید، به یک خانواده خوب می ارزید. شاهکار ، شاهکاری که بر تمام تابلوهای جهان شاهی کرد و به عشق پاک و دست نیافتنی رسید، شاهکار زیبا …
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دو انسان است، دو انسان از سرزمین آدمها که تقدیر به طرز عجیبی آنها را به هم گره میزند، انسانهایی که با تمام نیازها و کمبودها دارند میجنگند تا نهبازند، ماجرا از زبان دختر و پسری بیان میشود که دو غریبه ی آشنا هستند ولی انسانند و عاشق …
خلاصه کتاب:
کینه و نفرت چشمان شهاب را کور کرده و او جز به انتقام از دختری که فقط به جرم محجبه بودن باید عقوبت این کینه را به جای کس دیگر ی پس بدهد جدالی برای شکستن و نابود کردن اعتقادات... او را به کجا خواهد کشاند .....
خلاصه کتاب:
همه اون بیرون عاشق و شیفتهی پسری مثل من هستند. خوش تیپ، خوش هیکل، وضع مالی خوب، عضلات کات شده و اندام ورزیده. میبینی؟ همهی آپشنهایی که میتونه یه دخترو عاشق یه پسر کنه در من وجود داره! ولی کی میتونه شبهای تاریک و سیاه و با من تاب بیاره؟ کدوم دختری زیر پنجههای قوی و گزنده مردی که یه گرگ سفید تو وجودش زندگی میکنه طاقت میاره؟ ولی همین گرگ سفید اگه عاشق بشه، آرومترین موجود روی زمین میشه برای معشوقش... اون راز منو فهمید... حالا دیگه مجبوره رازدار باشه... این رازِ ماهه! رازِ مهتا! من اِریک هستم! نیمی گرگ... نیمی انسان...
خلاصه کتاب:
روی صندلی های فلزی سرد فرودگاه نشسته بود نمیدانست کجا برود. چمدان کوچک همراه کوله پشتیش را از روی زمین برداشت و آهسته و با قدم های سنگین که به خوبی حسشان میکرد از فرودگاه بیرون رفت. حتی پول ایرانی هم نداشت که بخواهد با تاکسی ویژه فرودگاه جایی برود. برای همین به راننده هایی که منتظر بودن آن دختر برود سوار تاکسی آنها شود بی محلی کرد و قدم زنان رفت میدانست راه آنجا برای پیاده روی خوب نیست اما با پولش کجا میتوانست برود؟ اصلا سوار ماشین هم میشد کجا میخواست برود؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.