خلاصه کتاب:
دختر و پسری که از بچگی با هم بزرگ میشن و به هم دل میدن خانواده پسر مذهبی و خانواده دختر رفتار ازادانه تری دارن مسیر عشق دختر و پسر با توطئه و خود خواهی دیگران دچار دست انداز میشه و این دو دلداده از هم دور میشن حالا بعد از هفت سال شرایطی مهیا شده تا کینهها و نفرت ها، خودی نشون بده و شلاقی بشه بر پیکر عشقشون و عذاب و شکنجههایی که حق دختر داستان نیست، با اون همه عشق و خواستن.
خلاصه کتاب:
من نه اسم دارم نه خانواده،تنها کسی که دارم،پدرمه.یک پدر که برام همه کار کرده،مهربونه،دلرحمه،دوست داشتنیه،من این پدر رو دوست دارم،اون بهم اسم داد،بهم شخصیت داد،اون بهم حس انتقام داد.من این پدر رو می خوام بکشم،من پاییز عزیزنظامم که قصد قتل پدرم رو کردم.این رمان،داستان یک قتله...
خلاصه کتاب:
عسل دختر زیبایی که بخاطر هزینهی درمان مادرش مجبور میشه رحمش رو به زن و شوهر جوونی که تو همسایگیشون هستن اجاره بده اما بعد از مدتی زندگی با امیرسام هر دو عاشق هم میشن ولی عسل حاضر نیست با وجود همسر اول امیرسام این عاشقی رو باهاش تجربه کنه اما سام کاری میکنه که...
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری است که در پرورشگاه بزرگ شده و حالا به خاطر یک اشتباه و اعتماد بیجا کلی بدهی بالا آورده و برای تسویه کردن پول طلبکارا مجبور است از خانواده پسری که این دام و برایش پهن کرده اند کمک بگیرد و تو همین راه با برادر آن آدم آشنا میشود که مرد سخت و نفوذ ناپذیری است و فقط با یک شرط راضی میشود تا پول طلبکارا را پرداخت کند …
خلاصه کتاب:
آتوسا با شنیدن خبر فوت پدرش بعد از هفت سال دوری به خانه بر میگردد. خانه ای که برایش یادآور همسری بدکار است که سال ها پیش خواهر جوانش آنا را به او ترجیح داده است. رویارویی دوبارهی او با اعضای خانواده اش سرآغاز جریاناتی است که سرنوشتش را دچار تغییر میکند… پایان باز و یا شاید تلخ!
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به نام روژانه که یه دختر شر و شیطون و در عین حال مهربونه… این دختر هیچوقت اجازه نمیده حقش پایمال بشه و اگه ببینه حق کسی رودارن به زور میگیرن از اون طرف هم دفاع میکنه… داستان از اونجا شروع میشه که پدر و مادر روژان فوت کردن و وکیل خونوادگی که دوست صمیمیه پدر روژان بود میاد در مورد رازی صحبت میکنه... این رمان به گفته های نویسنده جلد دومی ندارد!
خلاصه کتاب:
ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجهاش رو جلب میکنه؛ طوری که وقتی اونو چند روز بعد کنار خیابون میبینه سوارش میکنه و استارت آشناییش با هاتف زده میشه. اما این آشنایی فقط تا زمانی که..
خلاصه کتاب:
علیسان پسر حاجی مغرور و عیاشی که وقتش و با دخترای دور و برش میگذرونه و برای به دست اوردن ازادی های بیشتر برخلاف میل بابا حاجیش از خونه زده بیرون، خانواده اش برای برگردوندنش کارای زیادی انجام میدن، مثل ترتیب دادن یه ازدواج اجباری…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد یه پسر معمولی هست که تصور می کنه حقش از زندگی بیشتر از چیزیه که نصیبش شده ، در سایه زندگی کرده و یه قدم از بقیه عقب تره…
این داستان راهی رو مطرح می کنه که راوی برای جبران نداشته هاش سراغش میره و البته که شیوه ی زندگی انسان و اشتباهات گذشته اش هیچوقت ناپدید نمیشن و ممکنه جایی که نباید گریبانگیر بشن ..
خلاصه کتاب:
آیدا دختری شیطون شوخ بذله گو که در کودکی والدینش را از دست داده و در حال حاضر تحت سرپرستی عمویش زندگی میکند که طی جریاناتی در سن کم مجبور به ازدواج با مردی مغرور و شکست خورده، مقرارتی و سخت گیر با فاصلهی سنی زیاد میشود. و سختی ها و دردهای زیادی راتحمل میکند و تبدیل به دختری غمگین و افسرده وعاشق میشه! عاشق مرد مغرور زندگیش میشه که به او محبت نمیکنه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.