خلاصه کتاب:
اون قدرتمند بود، بزرگ و رییس من بود، یک ترکیب کشنده! وقتی توی رزومه شغلیم دروغ نوشتم نمیدونستم خیلی قضیه مهمی باشه. قرار بود برای یک زن کار کنم، البته فقط فکر میکردم یه خانمه… اما جولیان مسترز قطعا یه مرد کامل بود… از اون نوع مردهایی که توی خواب میبینی. بچههاش شیطون بودن و من از پنجره جاسوسیش رو کردم و وقتی داشت کاری زشت و درعین حال دلفریب انجام می داد مچش رو گرفتم. روز دوم بدتر هم شد...
خلاصه کتاب:
اون جذاب بود. در تموم انگلیس بدترین شهرت رو داشت. با تمام مدلها و بازیگرهای مشهور قرار میذاشت و به یه زنباز شیاد معروف بود. اولین ملاقاتمون توی یه عروسی بود جایی که اون من رو تا بیرون تعقیب کرد. دومین ملاقاتمون منجر به دعوایی بزرگ شد که آخر سر از خونهام بیرونش کردم. سومین ملاقاتمون، وقتی بود که من به یه قرار کورکورانه رفتم. وقتی از اون طرف میز یه جفت چشم آبی آشنا رو که روبروی دوستم نشسته بود دیدم سوپرایز شدم. سپس یه ایمیل بهم داد و لیستی از سی دلیلی که من باید باهاش سر قرار برم رو ردیف کرده بود ...
خلاصه کتاب:
در مورد دختریه به اسم اناهید یلدا... دختری مغرور… زیبا … اناهید عاشق... عاشق خانوادش… بعد مرگ خواهرش اناهید به کشور پدرش ایران بر میگرده تا انتقام خواهرشو بگیره... ولی به خاطر مشکلی که برای پسر عموش پیش میاد…مجبوره خودشو فدا کنه… مشکلی که زندگی اناهید رو دچار تغییر و تحول میکنه....
خلاصه کتاب:
داستان راجب دختری از جنس شیطنت که میفهمه گرگینس و معشوقه باباش طلسمش کرده. راه شکستنش از دست دادن پاکیشه و حتی مجبور به رابطه نادرست با داداشش میشه... فقط عشق حقیقی اون میتونه اینکارو بکنه وگرنه دختر قصه ما میمیره و اون...
خلاصه کتاب:
یهدا دختری شوخ و شلخته اس که اکثر وقتا سوتی میده. یه روز توی دانشگاه به یه پسری برخورد میکنه و بعدا متوجه میشه که اون پسر یوسف، پسر عمهی دوستشه. یهدا به پیشنهاد سهیلا یکی دیگه از دوستاش، به کلاس موسیقی که داخل دانشگاهشونه میره و متوجه میشه که معلم موسیقیش یوسفه...
خلاصه کتاب:
اتفاق ها افتاده بود. آتیش ها سوزونده شده بود و همه چیز ظاهرا خاکستر شده بود. تا اینکه دبیر فیزیک با تجربه شهر، ماه دوم سال تحصیلی فوت کرد و کلاس هایش بین دبیرهای دیگر تقسیم شد. دبیرهای با سابقه تر کلاس های مهم تر مثل پیش دانشگاهی و سال سوم را برداشتند و کلاس های اول و دوم خودشان و اول و دوم دبیر فوت شده، بین یکی دو دبیر جوان تر تقسیم شد. دختر قصه ما هم که با پارتی به زور در آموزش و پرورش جا داده شده بود، به او پنج کلاس رسید. یکی در مدرسه دولتی و چهار تا در مدرسه غیر انتفاعی!
خلاصه کتاب:
داستان ما از جایی شروع میشه که دختر و پسر قصه روی یک بازی توی پیست پارک شرط بندی میکنند در حالی که اصل ماجرا چیزه دیگه است و دختر بدون اینکه خودش بفهمه وارد یه شرط بندی دیگه توسط دوتا پسر میشه و اتفاقای جالب و خنده داری میوفته. آیا توی این راه عشق انتخاب میشه یا بازی با عشق؟
خلاصه کتاب:
آنیدا با گذشته ای عجیب و پر رمز و راز، برای عملی کردن نقشه های پدرش که رئیس یک باند قدرتمند و خلاف است، وارد شرکت زرگران میشود، آنجا با ویهان آشنا و طی اتفاقات و ماجراهای زیادی بهم علاقمند شده اما موانع زیادی برای رسیدن آن ها بهم وجود دارد مانند پدر آنیدا و ...
خلاصه کتاب:
سبحان با ازدواج مخفیانه با دخترعموی خود ریحانه باعث ریشه دار شدن کینهی قدیمی مادر خود میشود. برای تمام کردن این ازدواج دسیسه های مختلف ساخته میشود اما وجود یک نامه …
خلاصه کتاب:
آندریا دختری دورگه به همراه دوست پسرش به جنگل میروند. در آنجا گم میشود و پاهایش به یک تله گیر میکند و کارن که دکتر است از تله نجاتش میدهد. این آخرین دیدارشان نیست؛ بعدها آندریا که پرستار است به بخش همان آقای دکتر منتقل میشود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.