رمان دونی
دانلود رمان جدید رایگان
رمان دونی
رمان حاج آقا

رمان حاج آقا اثر شادی قربانی لینک مستقیم دانلود فایل PDF – ویرایش جدید + سازگار با همه گوشی ها

این رمان درباره‌ی دختریه به اسم تینا که آرزوشه یه روز بره آمریکا. باباش قبول می‌کنه، ولی یه شرط می‌ذاره: باید همه‌ی درسا و واحدای دانشگاه رو پاس کنه. تینا هم با انگیزه ادامه می‌ده، اما تو دانشگاه گیر یه استادی می‌افته به اسم امیرعلی که از همون اول باهاش سر لج می‌افته و داستان از همین‌جا شروع می‌شه…

تکه ای از رمان حاج آقا

نرجس جون دایهم بود از وقتی که مامانمو از دست داده بودم نرجس جون عین یه مادر همیشه و همه جا کنارم بود، یادم نمیاد که هیچ چیزیو ازش مخفی و پنهون کرده باشم. همیشه عین مادرم دیدمش، درسته مادر نداشتم ولی حق مادری رو کامل در حقم ایفا کرده بود. اینقدری باهاش راحت بودم که بتونم پیشش دردودل کنم و هر حرفی رو بهش بزنم. به سرعت از کلاس خارج شدم و بعد از سوار شدن تو ماشینم با آخرین سرعت حرکت کردم سمت خونه. به در ویلا که رسیدم با ریموت در رو باز کردم و ماشینو پارک کردم، دستی به مانتوم کشیدم و پاچه ی شلوارمو تکون دادم. وارد ویلا شدم، زهرا خانم یکی از خدمتکارای سالخورده ی ویلا بود از وقتی که یادم میاد زهرا خانم همیشه توی خونمون کار می کرد و مشغول پخت و پز غذاهامون بود. اول داشت کار می کرد که متوجه من نشد، وقتی که منو دید سلام کوتاهی کرد که خسته با صدای

از چاه دراومده جوابشو دادم: _سلام زهراخانم، نرجس جون کجاست؟ سرشو تکون داد و کمرشو صاف کرد. _بالا تو اتاقشه. _باشه مرسی، از پله ها اومدم بالا رفتم تو اتاق و لباسای دانشگاهمو با یه تیشرت اسپرت جذب ورزشی و شلوار ستش عوض کردم. موهامو باز کردم و آزادانه دورم ریختم و تو سرویس بهداشتی که سمت راست گوشه ی اتاقم قرار داشت، صورتم و آرایشمو پاک کردم. بعد از اینکه گوشیمو زدم به شارژ، رفتم برای خوردن ناهار پایین، که نرجس جونم داشت میومد بالا که منو صدا کنه. _سلام مادر اومدی؟ خسته نباشی _سلام نرجس جون مرسی آره تازه رسیدم بابا هنوز نیومده؟ _نه گل دختر بابا ناهار نمیاد بهشم زنگ زدیم گفتش که خیلی کار دارم نگفت دقیق کی میاد. _باشه نرجس جون. _بیا بیا مادر که زهرا خانم برات خورشت اسفناج درست کرده لبخند خسته ای زدم و توی فضای آروم و دور از هر فشار عصبی و استرس ناهارو خوردم.

وارد اتاق شدم، خدایا حالا باید چه غلطی بکنم اگه این ترم مشروط بشم بابا دیگه قبول نمیکنه برم امریکا، چون به زور راضیش کرده بودم که بذاره برم امریکا فقط هم بهم اجازه داده به شرط اینکه بتونم قبولیمو بگیرم و با مدرکم برم امریکا. روی تخت نشستم و پاهامو جمع کردم تو شکمم، سرمو گذاشتم رو زانوم و اشکام راه خودشو پیدا کرد. اگه مادر داشتم شاید الان می تونست پیش بابام میانجی گری کنه و بابا از این شرطش منصرف شه. چرا حاج آقا باهام یه همچین کاری کرد، خاک تو سر من که همیشه فکر می کردم این یه آدم خشکه مذهبه و خیلی توی قید و بندای مذهبیه، اما حالا می بینم یه پست عوضیه که تا کارم گیرش شد میخواد ازم سواستفاده کنه… نمی دونم تا کی اشک ریختم که همونجوری خوابم برد. نمی دونم کی بود ساعت چند بود، که در اتاق زده شد. خسته سرمو آوردم بالا که از گردن درد شدید دستمو روی گردنم به حرکت درآوردم

و باصدای خشداری گفتم: _بفرمایید در باز شد و قامت بابا توی در اتاق نمایان شد. _سلام گل دخترم.  _سلام بابا خوبین؟ _مرسی تو خوبی. _مرسی بابا خسته نباشی کی اومدی؟ _همین الان اومدم چرا چشمات اینقدر قرمز شده چرا چشمات باد کرده؟ دستی زیر چشمم کشیدم. _نمی دونم بابا احتمالا به خاطر خستگی زیادیه که دارم صبح زود رفتم دانشگاه تا هم اومدم خسته خوابیدم صد در صد بخاطر همونه. بابا لبخندی زد و در اتاق رو بست و اومد روی تخت کنارم نشست. _خب چه خبر دانشگاه خوش میگذره؟ درسا چطورن؟ استادا چطورن؟ چندتا واحد گرفتی این ترم؟ کوتاه جواب دادم.  _خوبه بابا مرسی. _دخترم قولی که بهم داده بودی رو که فراموش نکردی؟ امریکا رفتن تو فقط شرطش اینه که همه ی واحدای دانشگاهتو پاس کنی و مدرک قبولی داشته باشی وگرنه به هیچ عنوان اجازه نمیدم که بری! لب برچیدم و با اعتراض گفتم: _بابا آخه چرا؟

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
این رمان درباره‌ی دختریه به اسم تینا که آرزوشه یه روز بره آمریکا. باباش قبول می‌کنه، ولی یه شرط می‌ذاره: باید همه‌ی درسا و واحدای دانشگاه رو پاس کنه. تینا هم با انگیزه ادامه می‌ده، اما تو دانشگاه گیر یه استادی می‌افته به اسم امیرعلی که از همون اول باهاش سر لج می‌افته و داستان از همین‌جا شروع می‌شه...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    حاج آقا
  • ژانر
    عاشقانه، انتقامی، بزرگسال
  • نویسنده
    شادی قربانی
  • ویراستار
    رماندونی
  • صفحات
    1094
خرید کتاب
55,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 5,182 بازدید
  • 55,000 تومان
  • برچسب ها:
موضوعات
ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
تبلیغات متنی
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.