دانلود رمان قصه‌ی دوماهی از لیانا دیاکو رمان رایگان

رمان قصه‌ی دوماهی از لیانا دیاکو با لینک مستقیم

دانلود رمان قصه‌ی دوماهی از لیانا دیاکو کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، معمایی، مافیایی

تعداد صفحات : ۱۵۸۸

خلاصه رمان:

در اوج بهار عاشقی، زمانی که ساسان جهاندار تصور نمی‌کرد آتش عشقی که بین او و آهو می‌سوخت بتونه شعله های داغ تری داشته باشه، زمانی که با هر بار عشق بازی حس می‌کرد نه تنها جسمشون بلکه روحشون به هم پیوند خورده و جدا نشدنی هستند، آهو ناگهان بهش پشت کرد و با برادر بدنام و قدرتمندش، سیاوش پیوند ازدواج بست. حالا دو سال گذشته و ساسان به عمارت مادرش که با سیاوش شریکه برمی‌گرده. در حالی که ساسان عزم راسخی برای متنفر موندن و بدبخت کردن آهو داره …

قسمتی از داستان قصه‌ی دوماهی :

تصمیم گرفتم با کار کردن افکارم رو از انتظار کشنده منحرف کنم اما تو این مورد هم موفق نبودم. مداد رو می‌ندازم روی میز، گوشیم رو برمی‌دارم و بعد از اینکه دوباره چک می‌کنم که صداش در حداکثر ممکن باشه می‌ذارمش جلوی چشمم و بهش خیره میشم چرا زنگ نمی‌زنه؟ چرا پیام نمیده؟ چند

دقیقه که می‌گذره کلافه از جام بلند میشم و میرم به طرف پنجره، بازش می‌کنم و چند تا نفس عمیق می‌کشم تا هوای خنک بدن گر گرفته‌ام رو آروم کنه هنوز نفس دوم رو نکشیدم که صدای پیام از گوشیم بلند میشه بدون اینکه پنجره رو ببندم به طرف میز شیرجه می‌زنم. صفحه رو باز می‌کنم و

پیامی رو می‌بینم که ساعت هاست منتظرشم. از شماره رندی که با چهار تا یک شروع شده. -سلام خانم اهو. ساسان هستم شماره ات رو از آرش گرفتم. اگر وقت داری می‌خواستم چند دقیقه صحبت کنیم. آب دهنم رو قورت میدم تا گلوی خشک شده ام تر بشه. چند دقیقه صبر می‌کنم و بعد جواب میدم:

-سلام بله میتونم صحبت کنم. پیام رو می‌فرستم و چند ثانیه بعد گوشی زنگ می‌خوره. تماس رو برقرار می‌کنم و قبل از اون سلام میدم. -سلام. صداش محترمانه و آرومه، -سلام حالت چطوره؟ بهتر شدی؟ علی رغم اینکه شب گذشته با دلخوری از هم جدا شدیم صدامو گرم و مودب نگه می‌دارم …