دانلود رمان بازی ملکه (گان سوم از سه گانه خانواده الماسی) از مهسا حسینی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، معمایی، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۸۲۲
خلاصه رمان:
شهزاد مرموزترین نوهی خانوادهی الماسی، تصمیم میگیرد از نیمهی تاریکِ زندگیاش فاصله بگیرد اما برای آخرین بار بازی به راه میاندازد که از کنترل خارج میشود و با مردی گره میخورد که آن را تبدیل به بازیِ مرگ و زندگی میکند…
قسمتی از داستان بازی ملکه :
کنجکاوی به جانش افتاده بود حالا دیگر حتی به آن فرستنده نامه هم فکر نمیکرد. فقط دوست داشت بداند کجا هستند! کافی بود این در باز شود تا به خیابان برسد البته اگر حدسش در مورد راه داشتن آن در به خیابان درست باشد! بار دیگر قدم به جلو برداشت و دستگیره را چرخاند با حرص غرید: باز
شو لعنتی! اما زورش به باز کردن در نمیرسید هنوز هم با آن کلنجار میرفت که صدای دری از پشت سر به گوشش رسید. وحشت تمام وجودش را گرفت اما خیال نداشت چیزی بروز بدهد، آماده بود تا از خودش دفاع کند. به زحمت چرخید و به پشت سر نگاه انداخت. چشمش به مردهای سیاه پوش
افتاد و بین آنها صورتی آشنا که باعث شد نفسش حبس شود. با قدم هایی شتابزده سمت او آمدند اما هدفشان شهزاد نبود! قیافه هایشان در هم رفته و عصبانی بود به در رسید و رو به شهزادی که خشکش زده بود غرید: برو کنار! ابروهای در هم رفته یوسف و صدای بلند و پُر خشمش به او فهماند که واقعا
مقابلش ایستاده! در حصار آدمهای سیاه پوشی که برای اولین بار تعدادشان به ۵ نفر میرسید. شهزاد آنقدر دنبال باز شدن این در کذایی بود که توجهی به لحن دستوری او نکرد و خیال هم نداشت مانعش شود از طرفی آنقدر مبهوت بود که مخالفتی نشان ندهد. عقب رفت و اجازه داد شهباز جلو برود …