خلاصه کتاب:
یک دختر از جنس تنهایی و یک پسر از جنس تکبر و خود خواهی جنگ بزرگی که بین این خواننده مشهور و استاد دانشگاه محبوب در میگیره در نهایت به عشق و جنون ختم میشه ...
خلاصه کتاب:
بدون اینکه کوچکترین نگاهی سمت دختر کناریاش بیندازد، در ماشینش را باز کرد و کوله پشتی نارنجی رنگ او را با حرص روی صندلی عقب پرت کرد. صدای اعتراضش بلند شد. -چرا پرت میکنی؟ عصبانی بود و دوست داشت هوار بکشد. یقهی پیراهن مردانهی گشادی که تنش بود را از پشت در دست گرفت و عملاً گیسو را دنبال خودش کشید تا ماشین را دور بزند. جیغ جیغ کرد ...
خلاصه کتاب:
الناز با سپهر قرار خواستگاری گذاشته و خانواده ها آماده برای عروسی این دو هستن.. آتلیه ای که الناز و دو دوستش شراکتی راه انداختن بخاطر پدر یکی از دوستان الناز، از بین میره... الناز ناگزیر به خونه عمه اش میره تا هم از مادرشوهر عمه اش نگهداری کنه و هم جای خواب داشته باشه ولی با ورود بهزاد …
خلاصه کتاب:
دفتر خاطرات نازگل درباره زندگی دختری هیجده نوزده ساله است که همیشه در سر کلی رویا و خیال پردازی های رمانتیک داره و همیشه دنبال گمشده اش هست تا براساس یک اتفاق درگیر یک تعارض میشه و برای نجات آینده اش اقدامی میکنه که تمام ورق های زندگیش برمیگرده اما این اقدام چی بود و با کی بود ...
خلاصه کتاب:
درباره دختری به نام جاناست که زندگیش دست خوش اتفاق عجیبی می شود. جانا یک دختر مجرد نقاش با پدر مادری فرهیخته ست که قراره بزودی با شخصی ازدواج کند. روز واقعه جانا درمسیر بازگشت از گالری به خانه با زانیار تصادف می کند و بعد از چند روز وقتی که از کما در میآید ... او خودش رو اقلیما صاحب همسر و فرزند میداند. از قضا همسر اقلیما برادر زانیار هست و هیچ زمینه ذهنی ای از جانا در سر اونا وجود نداشته و این در صورتی ست که اقلیما دقیقا همون روزِ تصادف فوت شده بود. اما داستان به اینجا ختم نمیشه بلکه …
خلاصه کتاب:
گاهی تو زندگی نمیدونی انتخابت درسته یا نه، نمیدونی عکس العملت عاقلانه است یا نه، جای عقلت غرورت تصمیم میگیره، نفرتت راهت رو نشون میده و انتقام مثل یه ویروس تموم جونتو میگیره اما زهی خیال باطل که این حس کینه جویی اول از همه به خودت ضربه وارد میکنه…! وقتی دل آدم سیاه بشه چشماش به خیلی چیزا بسته میشه مثل معرفت، مثل عشق، مثل عقل…!گاهی میدونی داری راه رو اشتباه میری، زجر میکشی ولی میگی غرورمو شکوندن، فکر میکنی با لج بازی داری تلافی میکنی ولی خبرنداری که ...
خلاصه کتاب:
دخترکی که به گناه ناکرده مجرم شد تاوان پس داد تاوان خیانت دیگران، مردی که میخواست انتقام از او بگیرد و تا پای مرگ او رفت اما در این میان با بی وفایی رهایش کرد اما در این دوره جدید، سرنوشت مهره های خود را جور دیگر خواهد چید زین پس لحظه تاوان پس دادن دیگران است و دخترک که بر عرش نبخشیدن تکیه زده و تا اتش روشن کینه در قلبش خاموش نشود نمیبخشد حتی اگر آن فرد معنای خود خود زندگی برایش باشد ...
خلاصه کتاب:
ساقی همسر دوم خان دهکده ای دور افتاده که به سنگسار محکومه … محکومه به خیانتی که یادش نمیاد و سردار … مردی که میخواد انتقام این خیانت رو بگیره و تا مرگ ساقی پیش میره! از طرفی برادر هووی ساقی اونو دوست داره و ساقی عاشق میشه ما بین این دردسر های ریز و درشت ...
خلاصه کتاب:
نهان ارگان دختری که بزرگ شده ترکیه اس وقتی باباش زندانه جای بدهی های باباش مادرش میخواد بدتش به مردی که خودش زن داره؛ از عروسی به کمک داداشش فرار میکنه اما کی میدونه که چند قدم اونطرف تر قرار چه اتفاقی براش بیوفته؟ مسیح که گیر دختری افتاده که ادعا میکنه ازش حامله اس و چوب حراج به آبروش زده در صورتی که مسیح حتی چیزی یادش نمیاد مجبور به ازدواج باهاش میشه تا شر بخوابه اما دختره روز عروسی قالش میزاره و نمیاد؛ حالا اون میمونه و مجلسی که پای آبروی حاجی وسطه و عروسی که نیست ...
خلاصه کتاب:
از تاکسی که پیاده شد هجوم هوای سرد دی ماه پوست صورتش را به گزگز انداخت. شال گردن بافت عزیز جون را تا روی بینی اش بالا کشید و به سمت قنادی آن سوی خیابان رفت. داخل قنادی هوا گرم بود و خبری از سوز سرمای بیرون نبود. به سمت صندوق رفت و فیشش را بیرون آورد و گفت: دیروز کیک سفارش داده بودم. لحظه ای بعد وقتی کیک خامهای سفید رنگی که رویش طرح گوشی پزشکی جا خوش کرده بود، مقابلش قرار گرفت ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.