خلاصه کتاب:
افرا ملک یه دختر سرتق و پرروئه که برای کار کردن به زور وارد مزرعهی بزرگ تارخ نامدار میشه که همه بلانسبت عین سگ ازش میترسن... روز اول رئیسش رو با کارگر اشتباه میگیره و سوتی پشت سوتی... حالا تارخ میگه اخراجی... افرا میگه نمیرررررم. فکر کن این دوتا عاشق هم بشن این وسط... تارخ قصه خیلییی هات و جذابه اما دخترمون حسابی اعصاب و هورموناش رو می ریزه بهم ...
خلاصه کتاب:
دنیز دختری زیبا و جسور و متولد شهر استانبول ترکیه است ... و قراره با دنیز یه داستان پر ماجرا داشته باشیم ... یه داستان متفاوت و شیرین ...یه ماجرای عاشقانه... عشق کاوه و دنیز! ...
خلاصه کتاب:
قصه ماهورا دختری بیست و شش ساله که روابط آدم های قصهاش شبیه زنجیر بهم وصل هست... ماهورا به رعنا و خانواده... ماهورا به میعاد و خانواده... ماهورای قصه محتاط هست و برای جدا نشدن بند زنجیرها، تلاش میکند و کنارش حیطهی کاری و زندگیش را دارد و اخر هفتههایش را کنار رعنا و میعاد میگذراند. تا اینکه میعاد و یکی از بندهای این زنجیر، برای یک قرار کاری و به مدت دو روز با ماشینش راهی شهر دیگری میشود. اما نه تنها بعد از دو روز، بلکه یک هفته دیگر هم برنمیگردد ...
خلاصه کتاب:
داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون و تخسش که از هیچ موقعیتی برای اذیت و آزار گلبهار غافل نمیشه ،اون خونه رو برای اقامت خودش انتخاب میکنه ...
خلاصه کتاب:
کلیئو عادت داره از خودش و حقش دفاع کنه و اینو از همون ده سالگی، که پسرمون موهاشو کشید و کتاب، دفترهاشو پاره کرد یاد گرفت، اما خب پشت همه این دعواها چیزی هست که خیلی طول میکشه تا کلیئو بهش پی ببره. پسرمون کم حرفه البته نیازی هم به حرف زدن نداره همه چیزو با اون چشمهای سیاه گیراش بیان میکنه، یه مقدار هم آلفا تشریف داره، با اون قد و بالا و چیزی در موردش هست که هیچکی خبر نداره! ...
خلاصه کتاب:
محسن یه عوضیه که مادرش برای جلوگیری از آبروریزی های محسن، براش زن یه شهید به اسم پروانه رو میگیره که پسر کوچیک به اسم یاسین داره... مدتی بعد محسن با ایران که دختر کوچیکی به اسم حورا داره آشنا میشه و ادعای عاشقی میکنه. سادات با کمال غرور و به اسم ثواب پروانه رو راضی میکنه.. پروانه از محسن دو بچه به اسم زینب و یاسر داره.. محسن با ایران ازدواج میکنه.. محسن کارهایی میکرده که پروانه میبینه ولی سکوت میکنه.. یه بار که محسن مشغول کثافط کاریش بوده، ایران میبینه و محسن رو میکشه سادات با اینکه گناه پسرش رو میدونسته ولی انکار میکنه و ...
خلاصه کتاب:
نگاهی اجمالی به اطراف اتاق انداخت و پا روی پا کشید. ضربالاجلی آمده بود که ماموریتش را انجام بدهد و برود. خودش اینجا و فکرش کنار کارهای عقب افتادهی تولیدی بود. امروز صد توپ پارچهی جدید میرسید و هنوز سفارشات قبلی بازارچه روی دستشان بود. دلش شور میزد. برای اسمی که ممکن بود خدشهدار شود و از اعتبار بیفتد. برای میراثی که از حاج عماد زندهدل معروف برایش مانده و همین مسئولیتش را سنگینتر میکرد. پیشانیش را بین دو انگشتش گرفت و فشرد. حجم سرش گویا بزرگ شده بود و وزنش روی گردنش زیادی میکرد ...
خلاصه کتاب:
مارچلا ویتیلو تو قفس طلایی بزرگ شده. وقتی پدرت ترسناک ترین مرد نیویورک باشه، مردم بهت احترام میذارن. مارچلا که قراره با دوست پسر مورد تایید پدرش ازدواج کنه، از اینکه باهاش مثل یه عروسک چینی گران بها رفتار میشه و از زندگی ای که خانوادش بهش تحمیل کردن، خسته شده. تا اینکه همه ی چیزهایی که بدون زحمت و قدردانی به دست آورده بود ازش گرفته میشه. جایی که الان هست، اسمش هیچ هیبتی به همراه نداره، فقط باعث درد و تحقیر میشه. وقتی تو یه قلعه ی مرتفع بزرگ شده باشی سقوط خیلی عمیق تره. گناهان پدران راهی برا جبران داره.... ولی چه کسی باید بهاشو بده؟ ...
خلاصه کتاب:
حامین خلافکاری که دل به نگین میده و نگین و حامین با مخالفت شدید خانواده ها ازدواج میکنن... عمر خوشبختی اون ها در درگیری ها و آزار و اذیت نگین و پا درمیانی دایی نگین و دعوای خانوادگی و ضربه مغزی و کمای حامین کوتاهه... حامین بعد از مرخص شدن از بیمارستان تصمیم به بهبود اوضاع زندگیش و جدایی از باند خلاف رو داره ولی روی خوش زندگی با نگین و حامین سر سازگاری نداره و حامین درگیر باند خلاف و نگین تنهای افسرده ...
خلاصه کتاب:
اگه نیمه گمشده اتو زمان اشتباهی پیدا کنی چیکار میکنی؟ «آمو» به عشق تو نگاه اول اعتقاد داری؟ عشقی که اونقدر قوی و روشنه که حتی تو تاریک ترین لحظاتتم شعله ورت میکنه. باور داری یه جایی تو این دنیا یکی هست که قراره نیمهی گمشده ات باشه؟ من به اینا باور نداشتم. تا اینکه با اون آشنا شدم. گرتا فالکون. پرنسس مافیایی محافظت شده توسط دیوونه های لاس وگاس. کسی که برای من ممنوعه ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.