خلاصه کتاب:
آرام بود، درست مثل نسیمی ملایم… اما وقتی طوفان شد، آرامش آراز برای همیشه از بین رفت. مردی پولدار که بعد از فرار نامزدش در روز عروسی، زخم انتقام بر دلش نشست و برای تسکین آن، به نزدیکترین دوست نامزدش رفت. ساقی. چون باور داشت که ساقی از همه چیز خبر داشت. ساقی، دختری که سالها عاشق آراز بود، حالا قربانی خشم او شده بود. انتقامی که آراز از او گرفت، حیثیتش را نابود کرد و باید کرد تا کلفت خانهای مردی شود که روزی دلش برایش میتپید. اما این پایان قصه نیست… حالا نوبت ساقی است تا انتقام خود را بگیر. دختری که با وجود مذهبی بودن، با زیرکی و ناز، قلب آراز را به اسارت میکشد… و بازی تازهای آغاز میشود.
خلاصه کتاب:
ترسا دختریه باهوش و پرامید، که بعد از دو سال پشت کنکور موندن، حالا منتظر نتیجهایه که میتونه سرنوشتش رو عوض کنه. مادرش سالها پیش از دنیا رفته و حالا با پدر سختگیر و عزیزجونِ مهربونش زندگی میکنه. خواهر بزرگش، آتوسا، بعد از رفتن به خارج و تجربهی ناموفقی که اونجا داشت، باعث شده پدر ترسا به هیچ قیمتی راضی به رفتن دوبارهی یکی از بچههاش نشه. اما ترسا رویای رفتن به کانادا رو تو دلش زنده نگه داشته. با کمک دوستاش، نقشهای میکشن تا پدرش رو راضی کنن. در جریان این نقشه، اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میده. فردی جدید وارد زندگی ترسا میشه؛ کسی که همهچی رو تغییر میده—از نگاهش به آینده، تا راهی که انتخاب میکنه.
خلاصه کتاب:
دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردن رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال برمیگرده اما میبینه هنوزم به رادمان بی حس نیست برای همین تصیمیم میگیره ازدواج کنه با اولین خواستگارش …
خلاصه کتاب:
پس از سالها دوری، دکتر آرمان زند به وطن بازمیگردد، بیخبر از آن چه غیرمنتظره مسیر زندگیاش را تغییر خواهد داد. شرایط پیچیده و ناپذیر او را وادار میکند تا با یکی از دانشجویانش ازدواج کند—ازدواجی که برای هیچکدام از آنها آسان نخواهد بود.
نام کتاب: تدریس عاشقانه
ژانر: عاشقانه، ازدواج اجباری، بزرگسال، استاد دانشجویی، همخونه ای
خلاصه کتاب:
نازنین، دختری بازیگوش و جسور که همیشه سر زبون داره و فکر میکنه ازدواج بهترین راه فرار از دست پدرش هست. برای همین، تصمیم میگیره به اولین خواستگاری که سراغش میاد جواب مثبت بده. اما وقتی با پسر دوست مامانش ازدواج میکنه و نقشه فرار بعد از عروسی رو میکشه، نمیدونه که امین، داماد ماجرا، هم همین نقشه رو تو سر داره!
خلاصه کتاب:
کاترینا مورنو ساکن ایتالیا که از قضا یک رگ ایرانی هم داره... روانشناسی خونده و به خاطر نجات یک دختر از خودکشی بدجوری سر و صدا راه انداخته، با مردی به نام ژاویر جاوید آشنا میشه تا درمانش کنه، ژاویری که سالمه اما از نظر بقیه نه...یه مرد که زندگی خوبی داره اما چون کینه ای هست فکر میکنن دیوونست... و اینجوری سرنوشت دست به دست هم میده تا خانوم روانشناس هم درگیر کینهی ژاویر جاوید شه! کینه ای که از خود روانشناسا سرچشمه میگیره ...
خلاصه کتاب:
داستان درمورد هانیه است که با مرگ خواهر و شوهر خواهرش مجبور به نگهداری دختر اون ها میشه... و در این میون پدربزرگ نیکا که قیمش محسوب میشه شرطی میزاره که هانیه توش میمونه...
خلاصه کتاب:
شیوا یه دختر زیادی لوند و به شدت شیطونه که شیطنت هاش حسابی براش دردسر درست میکنن تا اینکه به اجبار خانواده اش عروس یه خانوادهی به شدت مذهبی میشه و حسابی با شیطنتاش پسرحاجی غیرتی رو اذیت میکنه...
خلاصه کتاب:
کوه مثل کوهیار زلزله كوه را هم تكان داد... اما كوهيار را نه... كوه تنها بود و فرو ريخت... اما كوهيار يارش را داشت... امانتى كه پدرش به دستش سپرده بود... امانتى كه ميان آوار جا مانده بود و بايد برايش كوه مىشد و شد... كوه بود... يار بود... كوهيار بود... و براى يارش شد همه چي...
خلاصه کتاب:
رمان طرار روایتگر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستورانهای زنجیرهای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس ...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.