خلاصه کتاب:
دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی میگذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده میکند و برای مصاحبه پا به این شرکت میگذارد و با مردی درد کشیده و زخم خورده آشنا میشود، مردی که زندگی دلارا با او گره میخورد و آشنایی که چندان اتفاقی نیست! ...
خلاصه کتاب:
شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم پیدا میکنن. حالا اون جدا از کار و دستور، یه انگیزه شخصی هم داره، انتقام از دو برادر شمس، قاتلای عزیز تر از جونش... من شایلیام... جاسوسی که عاشق رئیس مافیا شدم. مردی که قرار بود زمینش بزنم و مردنش و تماشا کنم. نزدیکش شدم تا ذرهذره به زندگیش نفوذ کنم و قطرهقطره خونشو بمکم اما...
خلاصه کتاب:
زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم، نا امیدی، تنهایی شده است. دخترکی با داغ بازیچه شدن. عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت، عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی، نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا، در عین حال پاک تر از آب زلال. با ما همراه باشید تا رسیدن به مقصد آرامش زندگی آریسا موحد. دختری که بین گذشته و آینده اش به دست نا مردی در هم گره خورده اند. دخترک ناامیدمان، قسمت کدام سه مرد مهم زندگیش میشود؟
خلاصه کتاب:
چه اتفاقی می افتد وقتی یک حیوان خونی عروس نورانی را در سرزمین مرگ پیدا میکند؟ الساندرو 'آلفا' ویلانووا که در خیابانهای لوس فورتیس بزرگ شد، راه خود را به سمت اوج برداشت، برای بقای خود مبارزه کرد و همه چیز را در این روند از دست داد. شهری که در آن زمان از او دوری میکرد، اکنون شهری است که او حکومت میکند، هرچند به تنهایی، به عنوان پادشاه یک امپراتوری تاریک که تعداد کمی از او میدانند. دور از دنیای آلفا، زفیر د لا وگا یک زندگی عادی، خانواده معمولی، درام معمولی دارد. بزرگترین مشکل او این است که مردم تلاش میکنند او را چند پوند ...
خلاصه کتاب:
قصه ما قصه زندگی دختریه که مجبوره تاوان بده، تاوان گناه نکرده، در گذشته عموی دختر قصه ما یه خطایی کرده که این دختر از همه جا بی خبر باید تقاصشو بده، دختری که عاشق میشه... تقاص میده و ...
خلاصه کتاب:
روشن پاکمهر، یه وکیل پایه یک دادگستریه که برای نجات باباش از زندان، به یزدان فرخزاد نزدیک میشه تا مدرک جور کنه چون معتقده یزدان تو زندانی شدن باباش نقش داره... و یزدان با دیدن زیبایی چهره و هیکل خوبِ روشن، بهش جذب میشه و جای کشتنش، بهش پیشنهاد صیغه نود و نه ساله میده... روشن چارهای جز قبول این پیشنهاد نداره اما... دخترِ تخصِ این رمان خون به دلِ یزدان میکنه و همهی نقشههاش رو نقش بر آب میکنه تا جایی که یزدان مجبور میشه ...
خلاصه کتاب:
خام با خود خیال میکردم برای فرار از مهلکه برای گریز از بخت شوم، وقت دارم! ولی خیال باطلی بود، امید عبثی بود، وقت نداشتم! حریف حساب شده عمل کرده بود و این را زمانی دریافتم که پدرم از در تو آمد. کی خبرش کرده بودند را ندانستم ولی حسی به من میگفت همه چیز به چهل و هشت ساعت پیش و ملاقاتی برمیگشت که به وداع ختم شده بود! نمیدانم چرا در آن وانفسا در دستش به دنبال ساطور میگشتم، ساطور نداشت ولی کمربند که داشت! لاغر مردنی بود، استخوانی، ترکه ای ولی به وقتش از پسم برمی آمد ...
خلاصه کتاب:
تو معجزه میخواهی؟ معجزهای که دردهایت را تسکین دهدو بتواند زخمهایت را مداوا کند؟ باشد من میشوم معجزه ات معجزه ای با چشمانی قهوه ای. فقط… تو بمان و با من همراه شو دستانم را بگیر و برایم از عشق بگو تا بتوانیم “باهم باشیم”... دختری که پدر و مادرش رو از دست میده و با تهمتی که بهش میزنن از شهرش فرار میکنه و با مردی روبه رو میش که زخمیه وحشیه و درد داره.. دختر قصه میشه مرحم درداش اما اتفاقی میوفته که…
خلاصه کتاب:
این رمان در مورد مردی به اسم احمدرضا است که زنش مرده و یه دختر بچه ام داره سال ها قبل احمدرضا دل به دختر عموش، مرجان میده اما مرجان خیانت میکنه با کسه دیگه ای ازدواج میکنه. حالا بعد چندسال دختر مرجان به اسم دیانه به یه سری دلایل پاش به خونه احمدرضا باز میشه و پرستار دخترش میشه تا اینکه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.