خلاصه کتاب:
نیاز مهر آرا، وکیل پایه یک دادگستری، دختری سر زنده و کله شق، برحسب یک اتفاق وارد پرونده شومی میشه که خارج شدن ازش غیر ممکنه و با خونی که ازش ریخته میشه، بازی شروع میشه... بازی ای که با خون شروع میشه و مردی که در سایه ها مثل یک مار وحشی، یک لَنسِر بزرگه! وهم، روایتی جنون آمیز و خونینه! ...
خلاصه کتاب:
امیر حافظ یه مرد پر نفوذ و قدرتمند که ازش هر خلافی بر میاد و این دلیل بر این میشه که نیکی همسرش که تازه یک بچه یک ساله هم دارن از هم طلاق بگیرن اما حافظ به نیکی اجازه نمیده بچش رو ببینه مگر این که هر بار ...
خلاصه کتاب:
ريحانه از يك خانواده سنتى و با عقايد محدود، دل در گرو قهرمان داستان حاج امير جبارزاده دارد، جوانمردى پهلوان مسلك كه خصوصيات ويژه خاصى دارد، اما دست تقدير و اشتباهات مختص سن كم ريحانه باعث ازدواج اشتباه او با شهاب جبارزاده پسر عموى حاج امير ميشود، ازدواجي كه تنها از سر انتقام بچگانه شهاب ميباشد حاج امير كه پسر عموي بزرگتر شهاب است و هميشه حكم پدر او را داشته است از عشق و احساس خويش نسبت به ريحانه چشم پوشى ميكند و اين شروع اولين چم از هزارچم روايت است ...
خلاصه کتاب:
صحرا دختری که برای دیدن دوست مجازیش به بهانهی اردو از خونه اشون به شهر دوستش میره اما وقتی به خونهی دوستش میرسه میفهمه رفته خارج و اون همون جا جلوی در از هوش میره و وقتی به هوش میاد برادر دوستشو بالای سرش میبینه و پیام های تهدید آمیزی از طرف پدرش که میگه دیگه حق برگشت به خونه رو نداره و صحرا میمونه برادر دوستش که بداخلاقه و اونو مثل یه انگل میبینه و ...
خلاصه کتاب:
از بچگی تو گوشم خوندن فریا ناف بریدمه! من نامی شهیاد مردی قدرتمند و جدی تمام زندگیم رو از دور تماشاش کردم که غرایزم کار دستم نده! انقدر غرق فر موهاش و شیطنت چشمهاش شدم که یادم رفت اون از وجود من توی زندگیش بیخبره! اون ناف بریدهی من بود و قولش رو بهم داده بودن و حتی از این که مال منه خبر نداشت! پس وقت این رسیده بود که خودم رو بهش نشون بدم! خیال میکردم همه چیز طبق نقشه پیش میره و اون برای همیشه مال من میشه ولی فکرش رو هم نمیکردم که فرشته کوچولوی من یه کله آتیشیه سرکش باشه که مدام نه روی حرفم میاره و ازم سرپیچی میکنه!
خلاصه کتاب:
درباره چند دختر و پسره که هر کدام به شیوه.هاي عجیبی مقابل هم قرار میگیرن و با اتفاقات و ماجراهاي جالب و زيادي روبه رو میشوند، رمانی پر از عشق، خیانت، پنهان کاری، عشقهاي اشتباهی، لجبازی و شیطنت و ماجراهای غیرقابل پيشبيني و تصور …
خلاصه کتاب:
قصه سه دختر است که همدیگر را خواهرانه دوست دارند، اما روزگار برای آنها خواب های بدی دیده، آیا آنها با دنیا یکی می شوند و راه بی وفایی پیش می گیرند؟؟؟؟ (در این رمان هیجان آنقدر زیاد است که از خواندنش دل نمی کنید، فقط کافی است خواندنش را شروع کنید) پایان خوش
خلاصه کتاب:
دلیا دختری که بعد از مست دستگیر شدن، مجبور به همخونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست میکنن حامله میشه و…
خلاصه کتاب:
پسری عیاش و خوشگذرون که با دوستش آمریکا زندگی میکنه و با وجود پولهایی که ماهیانه پدرش براش واریز میکنه بدون هیچ زحمتی به تفریحا ت مختلفش میرسه تا اینکه مجبور میشه به ایران برگرده... و دختری که از بچگی کار کرده تا خواهرش در آرامش زندگی کنه. آشنایی این ها شروع یک قصه اس...ی قصهی پر پیچ و خمی که قراره یک داستان جدید لابلای زندگ دو شخصیت، با دو سطح اجتماعی متفاوت باشه؛ پسری از تبار ثروت و عیاشی و دختری از تبار فقر و سختکوشی... قراره گاهی بخندیم، گاهی اشک بریزیم... و در کنارش شاید بتونیم خیلی چیزها یاد بگیریم.
خلاصه کتاب:
سرهنگ رودلف ايوانويچ آبل، جاسوس مشهور شوروی. براستی هنوز كسی از نام و هويت حقيقی او اطلاعي ندارد. كسی كه مدت ۹ سال در قلب آمريكا خانه گرفته بود. در ظرف این ۹ سال قوی ترین تشکیلات جاسوسی و ضدجاسوسی جهان نمی دانست که یک استاد نابغه و بی نظیر این فن به طرز کاملا عجیب و محرمانه در قلمرو آنها مشغول فعالیت است. آبل در این مدت حد اعلای جرات و جسارت را که واقعا به زحمت می توان در افراد بشر پیدا کرد، نشان داده بود. مرکز کار او و آنتن مخفی گیرنده و فرستنده رادیویی اش درست روبروی اداره مرکزی اف. بی. آی. ستاد کل ضدجاسوسی آمریکا قرار داشت. در آن طرف خیابان به طوریکه اگر یک بچه از این خیابان سنگی به طرف آن پرتاب می کرد، به آن می رسید. ولی این جاسوس حیرت انگیز در سال ۱۹۵۷ قربانی یک خیانت شد...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان دونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.