دانلود رمان هوای تو از نیلا (#زیبا_ب) کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 726
خلاصه رمان :
بگذار آن باشم که با تو در کوهسار گام بر میدارد، بگذار آن باشم که با تو در گلزار گل میچیند، بگذار کسی باشم که احساس درون با او میگویی، بگذار کسی باشم که بی دغدغه با او سخن میگویی، بگذار کسی باشم که در غم سوی او میآیی، بگذار کسی باشم که در شادی با او میخندی، بگذار کسی باشم که به او عشق میورزی…
قسمتی از داستان هوای تو:
با احساس درماندگی به آرامی بر روی صندلی نشستم و از پنجره به بیرون خیره …..شدم
ساعتی بود که همه چیز تمام شده بود و دیگر توانی در من نمانده بود… نفسم رو با حسرت بیرون دادم و پکلهایم را روی هم گذاشتم تا که از سوزشان کمی کاسته شود..اما حضور بی موقع پارسا …. ان هم بدون در زدن و وارد شدن به حریم
… شخصیم… این ارامش به ظاهر کوتاه را از من ربود و آزرده ام کرد
حاجی میگه بیا پایین-
هنوز نگاهم به بیرون و نیمکت زیر درخت بود….می توانستم حضورش را در دو سه قدمیم حس کنم
بهش گفتم شاید حال مساعدی نداشته باشی ولی گفت باید باهات حرؾ بزنه –
:لبهایم را فشردم و گفتم
الان میام –
منتظرت باشم ..یا میای ؟ –
سعی کردم ارام باشم و خوددار یه ابی به صورتم بزنم میام ..شما هم برید پایین… لازم نیست منتظر من بمونید –